چه مدیر محصول باشید، چه خالق محصولات یا صرفا به فرآیندهای نوآورانه علاقه داشته باشید باید به آن چیزی که طراحی محصول میگویند آشنایی داشته باشید.
طراحی محصول فرآیندی است که با توجه به سرعتی که جهان در حال توسعه است، برندها نمی توانند از آن عقب بمانند. رویکرد کاربر محور جدید برای ایجاد محصولات به نفع آنها بوده و در آینده نیز ادامه خواهد داشت.
به عنوان یک برند، این مسئولیت شماست که محصولاتی را طراحی کنید که ارزش افزوده داشته باشند و به دردسرهای مشتریان رسیدگی کنند. اینجاست که طراحی محصول وارد میشود.
فهرست مطالب طراحی محصول
به چه چیز طراحی محصول میگویند؟
در اینجا یک تعریف جامع از طراحی محصول ارائه شده است، این فرآیند گسترده طراحی چرخههای عمر محصول است، اطمینان از اینکه آنها واقعا مشکلات واقعی را حل میکنند، آنها را با قابلیت استفاده و چشم انداز بلندمدت خود را با اهداف تجاری همسو میکنند.
در نهایت، طراحی محصول به طراحی تحت اللفظی و استعاری یک محصول از ابتدا تا انتها، از جمله نقش آن در بازار، چگونگی تکامل آن و اینکه چه شکافی را پر خواهد کرد، اشاره دارد.
در هسته خود، طراحی محصول از ایدئولوژی تفکر طراحی و نقشه راه محصول برای ایجاد سیستماتیک محصولاتی که در بازار موفق هستند استفاده میکند.
تاریخچه طراحی محصول
برای اینکه واقعا بفهمیم طراحی محصول چیست، بیایید ببینیم از کجا آمده است. به طور واقعبینانه، میتوان گفت که طراحی محصول تقریبا برای همیشه وجود داشته است.
انسانها در دوران ماقبل تاریخ ابزارهایی ساختند که میتوانست مشکلاتشان را حل کند و کار خود را به خوبی انجام میداد. در عصر مدرن ما، وقتی اصطلاح “محصول” را میگوییم، ممکن است به محصولات سخت افزاری و نرم افزاری اشاره کنیم.
پس معنا تا حدودی تغییر کرده است، اما فلسفه همان است. بسیاری از متخصصان کل مفهوم طراحی محصول را به عصر طراحی صنعتی نسبت میدهند.
مردم راهی برای طراحی و تولید مداوم محصولاتی پیدا کرده بودند که مفید بودند و در واقع مشکلات را حل می کردند.
اگرچه ما راههای بهتری برای ایجاد محصولات پیدا کردهایم، سیستم طراحی صنعتی در نهایت پایه اولیهای است که طراحی محصول بر روی آن عمل میکند.
رویکرد تفکر طراحی شامل تستها و تمرینهای عملی، همراه با زیر سؤال بردن ریشهای هر فرضیه برای یافتن مشکل واقعی و حل آن است.
این روش گاهی اوقات تفکر «خارج از جعبه» نامیده میشود و به این نکته اشاره میکند که بخش عمدهای از فرآیند به رویکردی نوآورانه بستگی دارد، تلاش برای یافتن راههای غیر متعارف حل مسئله.
اگرچه ممکن است این تصور را به جا بگذارد، تفکر طراحی تنها یک فلسفه نیست. این یک سیستم متمایز و یک فرآیند گام به گام دارد که به متخصصان کمک میکند تا از آن جعبه خارج شوند.
همدلی کنید
تفکر طراحی یک فرآیند انسان محور است که با درک و حل مشکلات کاربر ایجاد میشود. این امر مستلزم آن است که فرآیند فکر یک فرد را به طور کامل درک کنید و تشخیص دهید که چه چیزی میتوانید بسازید تا زندگی آنها را آسانتر کنید یا آنها را خوشحال کنید.
به عنوان یک طراح، ممکن است تمایل داشته باشید که از مفروضات ذهنی خود در مورد نیازهای مشتری استفاده کنید و اینجاست که تفکر طراحی با سایر گزینهها متفاوت است.
برخی از تحقیقات جامع کاربر را کامل کنید تا بتوانید راه حل هایی برای آنها بسازید و مشکلات آنها را حل کنید.
تعريف كردن
هنگامی که تحقیقات خود را کامل کردید و به جای کاربر خود قرار گرفتید، زمان آن است که مشکلاتی را که با آن روبرو شدهاید سازماندهی و به وضوح تعریف کنید.
آن «بیانات مشکل» را روی کاغذ بنویسید. اگر آن را مرتبط میدانید، همیشه می توانید با گنجاندن شخصیتهای مشتری در یافتههای خود، عامل انسانی را حفظ کنید.
ایدهپردازی کنید
اگر بیانیه مشکل اصلی خود را یادداشت کردهاید، وقت آن است که با تیم خود دور هم جمع شوید و برای راه حلی نوآورانه «فکر خارج از چارچوب» را شروع کنید.
یکی از بهترین و مطمئنترین راه ها برای دستیابی به ایده های غیر متعارف، طوفان فکری است. بنشینید و شروع به ایده پردازی کنید.
فرضیات خود را از پنجره بیرون بیندازید. اگر ذهن خود را به روی احتمال برخورد با یک معدن طلا باز کنید، آب میوهها جاری شده و راه حل ایدهآل را پیدا خواهید کرد.
نمونه اولیه
در اینجا یک بخش سرگرمکننده دیگر وجود دارد. ساختن نسخههای کم بودجه و حداقل قابل اجرا از راه حلهای خود برای دیدن اینکه آیا آنها واقعا میتوانند کار کنند یا خیر. البته، همه فرآیندهای طراحی محصول دارای این مرحله هستند، اما دلیل خوبی دارد.
هنگامی که یک نمونه اولیه ساده ایجاد کردید، میتوانید ایده را تأیید کنید، مطمئن شوید که مشکل را حل میکند و نسخه واقعی را شروع کنید.
تست
شما تقریبا در پایان چرخه هستید! پس از اتمام آزمایش، محصول خود را به دنیای واقعی ببرید و به طور کامل آزمایش کنید..
بیشتر اوقات، مشکلاتی را پیدا خواهید کرد که باید دوباره تعریف و حل شوند. اما این زیبایی این رویکرد است.
یادتان باشد؛ تفکر طراحی یک مسابقه نیست،یک ماراتن است. مراحل متوالی نیستند، و وقتی تمام 5 مورد را تکمیل کردید، تمام نمیشوید.
به همین دلیل است که نام “تکرار” دارد. شما و تیمتان باید به عقب برگردید و این مراحل را دوباره انجام دهید تا در نهایت محصول خود را به کمال تنظیم کنید.
بیشتر بخوانید :