تصویر از جایی شبیه یک تونل. مردی از سمت نور به سمت دوربین (ما) میآید. نزدیک تر که میشود چهره ش را تشخیض میدهیم. تام یورک است. ریشش تقریبا سفید شده (باورش سخت است. نه؟) و موهایش لخت و ژولیده روی شانههایش ریخته…
تام جلو میآید. از راهرو عبور میکند ولی درست نمیفهمیم که از کجا آمده و کجا میرود. این یک ویدیو کلیپ ساده نیست. اسم آهنگ Daydreaming (خبال بافی) است. راستی کارگردان ویدیو هم آشناست. او کسی نیست جز پل تامس اندرسن. (خون به پا میشود. مگنولیا. گناه ذاتی. یادتان هست؟) اندرسن با دوربین سیال ش تام را از این اتاق به آن راهرو و دست آخر به جایی سراسر پوشیده از برف دنبال میکند. سفر استعاری تام به یک حفرهی عمیق که از برف مصون مانده ختم میشود و او دست آخر در داخل حفره آرام میگیرد. شاید حتی داخلش قایم میشود و منتظر میماند تا برف ها بالاخره آب شوند.
ردیوهد در مدت فعالیتشان دو شاهکار در حد بهترین های تاریخ منتشر کرده اند. (Ok Computer و Kid A) همین طور دو آلبوم نزدیک به شاهکار. (The Bends و In Rainbows)تازه به همهی این ها چند آلبوم بسیار خوب دیگر و چندین تک آهنگ درخشان هم اضافه کنید. اگر از جریان هیپ هاپ –که صنعت موسیقی را به شکلی خفه کننده! در اختیار دارد- بگذریم، ردیوهد از باقی گروه های دنیا مهم تر بوده است. گروههای زیادی بر اساس صدای دهه ی نود ردیوهد شکل گرفتهاند. از میوز Muse گرفته تا کلدپلی Coldplay. (البته منظور زمانی است که هنوز کریس مارتین برای معروف ماندن دست به دامن Jay-Z نمیشد!) ردیوهد همیشه دنبال صدایی نو گشته و حرف جدیدی برای زدن پیدا کرده. Ok Computer برای نوجوانان دهه نودی مظهر نجات موسیقی راک شد و Kid A با صداهای اثیری و آمبیانس غیر زمینیش ثابت کرد که کلیدواژهی “الکترو” در قرن بیست و یکم حرف اول را خواهد زد.
از انتشار Kid A تا آلبوم آخر ردیوهد که اخیرا منتشر شد 16 سال می گذرد. وقتی در نظر می گیریم که 16 سال در مقیاس کارنامه های گروه های موسیقی چقدر زمان زیادی است تازه متوجه اهمیت کار ردیوهد می شویم. در این حدود دو دهه ای که بین این دو آلبوم فاصله است قیافه ی دنیایی که در آن زندگی می کنیم خیلی عوض شده است. در آن سال ها تلویزیون کابلی هنوز چنین ارج و قربی در دنیا نداشت. اینترنت هم مثل امروز در دسترس نبود. شبکه های مجازی هم این طوری همه جا را تسخیر نکرده بودند. می ماند یک ماجرای عملیات انتخاری که نهایتا آن موقع یک یازده سپتامبر بود ولی در زمانه ی ما هر چند روز یک بار یک یازده سپتامبر جدید هست.
از این ماجرا ها که بگذریم، یکی از بیشترین چیز هایی که در این سال ها تغییر کرده صنعت موسیقی غرب است. در واقع این تغییر آن قدر زیاد است که شاید بتوانیم بگوییم صنعت موسیقی دیگر اصلا آن مدلی که 16 سال پیش بود وجود خارجی ندارد. برای شروع، در آن دوران لیبل (Label)ها و پخش کننده های مستقلی وجود داشتند که در درجه ی اول به گروه های تجربه گرایی مثل ردیوهد امکان بودن می دادند. حالا این که چه اتفاقی افتاد که این کمپانی های مستقل امروز به خاک سیاه افتاده اند را باید جای دیگری به بحث گذاشت ولی یک چیز به هر حال قطعی نشان می دهد : “صنعت موسیقی امروز دیگر آن اهمیت سابق را به ردیوهد و ردیوهد ها نمی دهد.”
این که تهیه کننده ی آخرین جیمز باند ابتدا برای ساخت ترانه ی فیلم سراغ ردیوهد می رود ولی بعد نظرش عوض می شود و کار را به خواننده ای مثل سم اسمیت (Sam Smith)می سپارد تنها بخش کوچکی از دردسر های گروه راکِ موفق داشتن در دنیای امروز است.
ردیوهد همیشه به این معروف بوده و هست که آلبوم هایش واکنش مستقیم به اتمسفر و حال و هوای دورانی است که در آن به دنیا می آید. وقتی Kid A در سال 2000 منتشر شد همه منتظر یک آلبوم راک دیگر بودند. منتظر ادامه ی منطقی Ok Computer که سه سال قبل ش در آمده بود. اما به جای آلبومی گیتار محور با ملودی های گوش نواز و حال و هوای تراژیک، با یک منظره ی صوتی (Soundscape) الکترونیکِ عموما خلوت و زمستانی رو به رو شدند که به جز صدای خواننده اش، چندان معلوم نبود کار همان گروه است.
حالا وقت ش است که سراغ سال 2016 برویم. ردیوهد از دو سال پیش اعلام کرد که ضبط یک آلبوم جدید را آغاز کرده است. اخبار به سرعتی که می توانید از سال 2014 انتظار داشته باشید پخش شد. همه منتظر بودند ببینند موسیقی ردیوهد این بار به کدام سمت خواهد رفت. آن هایی هم که نوع انتشار آلبوم مهم قبلی ردیوهد در سال 2006 به نام In Rainbows را یادشان بود، منتظر بودند ببینند ردیوهد با مارکتینگ آلبوم جدیدش چه خواهد کرد، آن هم در عصری که کسی بدون شبکه های مجازی تقریبا تکان نمی تواند بخورد.
خبر بعدی شوکه کننده، خنده دار و همزمان ترسناک بود. اعلام شد که ردیوهد با جاستین بیبر برای همکاری روی یکی از آهنگ های آلبوم به نتیجه رسیده است و قرار است از نمونه صدای بیبر روی یکی از قطعات استفاده بشود.
خبر چنان خلاقانه طراحی شده بود که فکر می کردید حتما درست است. استفاده از کلمه ی Sample برای صدای بیبر نقش موثری در باورپذیر شدن خبر داشت. بعد از این تا ماه خبری از آلبوم جدید ردیوهد نشد. هر از گاهی ممکن بود به هم برسیم و سراغ آلبوم جدید ردیوهد را بگیریم و اصولا هم با جواب منفی رو به رو می شدیم. تا این که یک دفعه چندین بمب خبری در فاصله ی چند روز با هم منفجر شدند.
دو سه هفته مانده به انتشار آلبوم –که هنوز تاریخ انتشارش معلوم نبود.- که ویدیویی از اجرای زنده ی تام یورک –به تنهایی- در پاریس در اینترنت منتشر شد. در این ویدیو یورک آهنگ جدیدی را می خواند و اعلام می کرد که قرار است این آهنگ در آلبوم جدید منتشر شود.
چند روز بعد یک دفعه خبر رسید که ردیوهد جمله های مرموزی –از آن ها که معمولا داخل اشعارشان هم هست!- منتشر کرده و بعد از آن اعضای گروه، همه ی پروفایل های مجازی شان در reddit و Instagram و twitter را بسته اند. این در حالی بود که از جای دیگری خبر رسید که تام یورک اعلام کرده آلبوم جدیدشان در به درد رقص می خورد و در آن از ریتم های ایبیزایی (Ibiza ریتم های رقص مدیترانه ای که در این سال ها بسیار شنیده شده است.) اخبار ضد و نقیضی که هر کسی را به این فکر می انداخت که واقعا ردیوهد قرار است چه بکند.
بعد از آن همه چیز خیلی سریع پیش رفت : ابتدا پانزده ثانیه ی اول ویدیوی قطعه ی اول آلبوم (Burn The Witch) بیرون آمد. بعد کلیپ کامل درآمد. فردای آن روز هم کلیپ دیگری آمد که مخصوص ترک (Track)دوم آلبوم (Daydreaming) بود. به فاصله ی دو روز خود آلبوم هم منتشر شد. موسیقی ش همانی است که از ردیوهد در همچین عصری انتظار داشتیم. آلبومی از قطعات درجه یک که یکی دو تایشان (مثل Ful Stop) به راحتی می توانند بین ده کار برتر ردیوهد قرار بگیرند. خبری از صدای جاستین بیبر و موسیقی رقص هم در آلبوم نیست. در عوض یک ترک هست به نام Present Tense که خیلی هوشمندانه از موسیقی مدیترانه ای الهام گرفته. آلبوم به سرعت به رتبه ی اول جدول بریتانیا رسید. (و ششمین آلبوم ردیوهد شد که چنین مقامی کسب می کند.) و توسط اکثریت قریب به اتفاق منتقدان هم ستایش کامل شد.
(ردیوهد برای تک آهنگ جدیدش یک انیمیشن استاپ موشن کوتاه ساخت…”جادوگر را بسوزانید.”)
ردیوهد دوباره با چند قطعه ی عالی و چند ایده ی ساده، همه را به تحسین بر انگیخت.
راستی اسم این آلبوم آخر هم هست A Moon Shaped Pool: