به عبارت ساده تر، مدیریت برند عبارت است از نظارت و نگهداری از یک ادراک جمعی از یک محصول یا شرکت که اساسا با هر جنبه ای از یک کسب و کار مرتبط است.
در واقعیت، این می تواند یک تلاش بسیار پیچیده باشد که شامل اقدامات مختلفی در شکل دهی، سازماندهی، توانمندسازی، ایجاد، اشتراک گذاری و تقویت هر جنبه ای است که یک برند را به برند مورد نظر تبدیل کرده است.
همانند بسیاری از موضوعاتی که بر برندها و برندینگ متمرکز شده اند، مکانیزمی که توسط آن مدیریت برند انجام می شود از منظر عینی با مجموعه ای منحصر به فرد مشخصات، مختص هر کسب و کار و برند متعادل می شود.
به عنوان مثال، مقیاس برند شخصی خود را با یک هلدینگ جهانی مقایسه کنید. شما احتمالا یک حس ذاتی از این که چه کسی هستید و جهان شما را چگونه می بیند، دارید.
احتمالا منصفانه است که در مقیاس وسیع مدیریت برند فرض کنیم که حفظ «برند شما» به تلاش های حداقلی نیاز دارد.
از سوی دیگر، یک سازمان بین المللی با ده ها برند فرعی را تصور کنید. برای ادامه بحث، فرض کنید که آن ها نوشیدنی های گازدار تولید می کنند، صدها هزار نفر را استخدام می کنند و یکی از شناخته شده ترین برندهای بین المللی موجود هستند.
تعداد زیادی از بخش های پویا و نقاط تماس بی پایان؛ واضح است که ببینیم چگونه ممکن است تفاوت هایی در نحوه مدیریت یک برند وجود داشته باشد.
با این وجود، صرف نظر از تفاوت های ظریف و پیچیدگی های نیازهای هر برند، ارکان جهانی وجود دارند که ثابت باقی می مانند.
10 اصل کلیدی مدیریت برند که قرار است برای شما معرفی کنیم، به شیوه های مختلفی به یکدیگر مرتبط هستند. به این ترتیب، برخی از آن ها پیش نیاز دیگری هستند و به طور کلی توسعه و حفظ یک برند را هدایت می کنند.
فهرست مطالب اصول مدیریت برند
- 1. برند خود را تعریف و ایجاد کنید
- 2. منحصر به فرد باشید
- 3. اجازه دهید برند شما شناخته شود
- 4. جرقه ها را به پرواز درآورید
- 5. در تاکتیک ها و استراتژی برند یک هماهنگی پیدا کنید
- 6. گسترش برند به همه
- 7. ثبات برند را حفظ کنید
- 8. چابک و آماده باشید
- 9. مشوقان خود را فعال کنید
- 10. برند خود را متمرکز کنید
- تبلیغات خود را به ما بسپارید
1. برند خود را تعریف و ایجاد کنید
با چک کردن تمام باکس های برند، کسب و کار خود را برای آینده تثبیت کنید.
داشتن یک کسب و کار عالی کافی نیست، برند شما باید نماینگر همه آن ها باشد. این پایه و اساس تمام جنبه های برند شما از داخل تا خارج است. از برخی جهات، یک برند قوی قدرتمندتر از یک مدل تجاری قوی است.
بسیار فراتر از یک ارائه بصری از یک کسب و کار، یک برند جوهره، معنا و نقطه اوج تمام آن بخش های کوچکی است که کل آن چیزی را تشکیل می دهند که از آن به عنوان ادراک یاد می شود.
از ارتباط واضح تری که برند با بازاریابی و طراحی دارد تا پیچیدگی های ظریف و کلی که فراتر از آن وجود دارد، یک برند در تمام جنبه های یک کسب و کار منعکس می شود. قوی ترین برندهای موجود در جهان نمونه های درخشانی از برندهای معتبر هستند.
ردبول یکی از این برندهایی است که این فلسفه را به سطح بالاتری رسانده است. از معرفی یک دسته بندی نوشیدنی جدید به مشتریان در اواخر سال 1980 تا تبدیل شدن به یک اسپانسر و رهبر در رویدادهای ورزشی و فعالیت های ماجراجویانه، آن ها بسیار بیشتر از یک شرکت نوشیدنی هستند.
آن ها با اقدامات خاطره انگیز مطابق با داستان خود، مرزهای برند خود را جابجا کرده اند. به عنوان مثال، یک مسابقه ماشین های پرنده کوچک DIY تحسین زیادی را برای آن ها به همراه داشت و معنی «ردبول به شما بال می دهد» را توسعه داد.
مهم تر از آنچه می گویید، نحوه بیان آن است که برند شما را از یک برند عالی به فوق العاده تبدیل می کند. ماموریت، چشم انداز، هدف، هویت، دستورالعمل ها، معماری، فرهنگ و غیره بلوک های ساختمانی یک برند هستند. تعریف، مستند کردن و توسعه آن ها حیاتی است.
2. منحصر به فرد باشید
اعتبار برند و پیشنهاد فروش منحصر بهفرد (USP) را هایلایت کنید تا از بقیه متمایز شوید.
بهترین بودن و کسب یک جایگاه خاص در یک حوزه از کسب و کار تنها بخشی از موفقیت است. برای قبولی در این امتحان شما باید درخشان، قابل توجه، موثر و کمیاب باشید.
«در دنیای امروزی، مبارزه بر سر مشتری یک کشمکش بسیار واقعی است. تشخیص درخشش یک چیز خاص خود یک چالش است و اصالت حکم طلا برای برند را دارد.»
همیشه رقبای جدیدتر، مبتکرتر، ارزان تر و هیجان انگیزتر در بازار وجود خواهند داشت، این همیشه وجود دارد. آنچه مهم است این است که در هر نقطه از مسیر به برند خود وفادار بمانید و به دنبال روش های هوشمندانه و قانع کننده باشید تا از مزایا، ویژگی ها و هویت خود استفاده کنید.
بهبود اصالت برند در سطح زیرین تاکتیک های رایج بازاریابی قرار دارد؛ این یک راه ثابت شده برای ارتباط با مخاطب است.
همراه با روش های استراتژیک برای نهایی کردن هر چیزی که با برند شما مرتبط است و شما یک قدم به هدف مشخص برندینگ خود نزدیک تر شده اید و ارزش بلندمدت ایجاد کرده اید.
3. اجازه دهید برند شما شناخته شود
فرصت هایی برای مخاطب هدف خود ایجاد کنید تا شما را بشناسند.
اگر کسی شما را نشناسد، نمی توانید یک برند موفق داشته باشید. این که جهان شما را بشناسد به این معنی است که در موقعیتی خواهید بود که بتوانید از آن بهره ببرید.
در اغلب موارد آگاهی از برند به عنوان شروع آشنایی در نظر گرفته می شود و به دنبال آن میزان شناخت یا تعامل مشتریان با کسب و کار شما به خوبی مشخص می شود.
بر اساس اندازه گیری هایی که از برند، بازاریابی و حتی تیم های فروش داریم، می توانیم این موضوع را توسعه دهیم.
نحوه درک مخاطب از برند شما را در دست بگیرید؛ چه ازطریق تعامل، خرید، احساسات مخاطبان و غیره آن را نام ببرید.
ارتباط افزایش درآمد با یک کمپین آگاهی با مشارکت بالا در یک بازار هدف، نشانگر واضحی است که نشان می دهد همه چیز به نفع شما در جریان است.
اما اهداف دیگری که ممکن است تیم شما در ذهن داشته باشد چیست؟ در نظر بگیرید که آگاهی از نظر شما چگونه به نظر می رسد و چگونه آن را اندازه گیری کنید تا مطمئن شوید که در مسیر درست قرار دارید.
4. جرقه ها را به پرواز درآورید
یک ارتباط عاطفی با مخاطب هدف خود ایجاد کنید.
هنگامی که فاکتور احساسات را درگیر می کنید، برند خود از منطقه آسایش به مکان های دورتر ببرید. اطلاع رسانی و رفع نیازهای مخاطب کافی نیست. برای این که مخاطبان به سوی شما بازگردند، باید تمام موانع را کنار بگذارید.
فرقی نمی کند که این بدان معنی است که سبک ارتباطی شما تماما به دنبال جلب توجه مخاطب باشد یا یافتن یک روش دیگر برای جلب توجه ارزش های اساسی به طرفداران خود، اجازه دهید برند و کسب و کار شما مسیر را نشان دهد.
به مخاطب خود گوش دهید و مطمئن شوید که برند شما متناسب با آن پاسخ می دهد. با آنچه طبیعی است مقابله نکنید، بلکه به سمت لحظاتی متمایل شوید که واکنش عاطفی مورد نظر را برمی انگیزد و باعث می شود فرد از کارت اعتباری خود استفاده کند.
به برند ورزشی مورد علاقه خود فکر کنید. چه چیز این برند باعث می شود که جذب محصولاتش شوید؟ آیا تناسب، کیفیت یا سبک لباس هاست؟
آیا احساسی است که موقع پوشیدن آن ها به شما دست می دهد یا تاثیر غیرمستقیمی که بر زندگی شما دارد (وبالعکس)؟ به احتمال زیاد، تمایل شما به پوشیدن برند A به جای برند B هنگام ورزش کردن، به چیزی فراتر از نسبت پنبه به نخ لایکرا باز می گردد.
5. در تاکتیک ها و استراتژی برند یک هماهنگی پیدا کنید
دستورالعمل برای بهبود شناخت، افزایش درآمد و دستیابی به اهداف بلندمدت تجاری.
زمان و مکانی برای اعمال استراتژی در روش شکل دهی به تجربه های برند وجود دارد. خود را به دست تقدیر سپردن یک عبارت عاشقانه است، اما موثرترین روش برای رشد یک کسب و کار به حساب نمی آید.
آنچه می خواهید بازگو کنید را با مناسب ترین کانال و چارچوب کاری بر اساس اهداف و اندازه گیری های کلیدی، همسو کنید. عقب نشینی از نتایجی که به دنبال آن هستید، در کنار تصویر واضحی از افرادی که هدف شما قرار دارند، می تواند تمرکز بر پیام و ابزار آن را محدود سازد.
مانند شیرینی های شیری و ژاکت های نرم، تاکتیک های برند و تفکر استراتژیک برای یکدیگر ساخته شده اند. با نگاهی دقیق تر به اهمیت مدیریت استراتژیک برند، این هم افزایی را عمیقاً بررسی کنید.
6. گسترش برند به همه
برندها درباره مردم هستند.
چه متوجه شوید و چه نشوید، مدیریت برند صرف نظر از مقیاس آن یک کار تیمی است. هر کسی که در برند شما درگیر است، در شکل دادن به هویت آن نقش دارد. اگر امیدی به موفقیت در دنیای بیرون دارید، ابتدا باید تمام مسائل را در سطح داخلی حل و فصل کنید.
برای برخی از برندها، مردم و تصویر برند بسیار در هم تنیده هستند. برای سایرین، این لزوما صدق نمی کند اما تمام ذینفعان باید با برند شما آشنا باشند و از آن حمایت کنند، در غیراینصورت شما برند خود را برای یک ماجراجویی دوچرخه سواری کوهستان با یک دوچرخه کروزر تک سرعت آماده می کنید و در نتیجه باید منتظر دست اندازهای ناخوشایند پیش رو باشید.
این یکی از مواردی است که دامنه دسترسی برند به قلمروی ناشناخته برای بسیاری از مشاغل، مانند برندینگ و فرهنگ کارفرما، گسترش می یابد.
تأثیر گسترده مشارکت را برای همه افراد شرکتتان مشخص کنید و میزان اشتیاق کارکنان را افزایش دهید تا برند خود را در هر سطحی تقویت کنید.
7. ثبات برند را حفظ کنید
اگر در تلاش برای مدیریت برند خود باید فقط یک چیز را به یاد داشته باشید، آن چیز ثبات برند است.
این تنها نکته ثابت در میان جوامع مدیریت برند است. آهنگی که حتی بداخلاق ترین مهمان عروسی نیز با آن ارتباط برقرار می کند.
ثبات در برندینگ و مدیریت برند یک اصل اجتناب ناپذیر است. ابزاری برای جلب اعتماد مصرف کننده است.
وقتی برند شما باثبات باشد، مخاطب آنچه هستید را احساس خواهد کرد. ازطریق تکرار و انسجام در تمام تجربه های برند، آشنایی به شناخت تبدیل می شود.
این همان چیزی است که در نهایت به اقدام بی فکرانه شخصی که محصول یا خدمات شما را نسبت به دیگری انتخاب می کند، کمک می کند. این به عادت و وفاداری به برند تبدیل می شود. بله، این موضوع بسیار عمیقی است که هنوز به آن نخواهیم پرداخت.
در مراحل اولیه برند، این زمان بر است. در واقع، همیشه به زمان و تلاش مستمر نیاز دارد. اختصاص زمان با دستورالعمل ها، دارایی ها و موارد برند دیجیتال بروزرسانی شده برای حفظ ثبات یک برند مورد نیاز است.
این باید وظیفه هر کسی باشد که با برند مرتبط است. اگر توجه داشته باشید، می دانید که این یک اشاره نه چندان پنهان به آن اصل آخر است. بله، این بزرگ است.
8. چابک و آماده باشید
به برند خود فضایی برای تنفس و شکوفا شدن بدهید، اما همیشه آماده باشید.
مدیریت برند یک فرآیند مستمر است. اگر هدف شما این است که بهترین، قوی ترین و فوق العاده ترین برند را ایجاد کنید، مانند تلاشی برای سعادت ابدی می ماند. یا رسیدن به کمال. شما باید به تلاش برای دستیابی به آن ادامه دهید، اما آیا هرگز به آن خواهید رسید؟
چابکی و آمادگی دو جزء یک ذهنیت مدیریت برند منسجم هستند. اگر کار خود را به درستی انجام دهید، به آن خیلی نزدیک خواهید شد.
این نوعی زیبایی در پیشرفت یک برند است. برندها فقط به وجود نمی آیند و تمام! به عنوان یک موجود زنده و همیشه در حال تکامل، برندها استاتیک نیستند؛ آن ها مستعد انواع تاثیرات از تیم داخلی و جهان اطراف خود هستند. همراه با بالا و پایین های مسیر برند، شما باید انتظار غیرمنتظره ها را داشته باشید.
حتی برای عاقل ترین استراتژیست ها و برنامه ریزها، این کار ادامه دارد. پیش بینی، تطبیق و واکنش چه در بازار، در رقابت، در پیشنهادهای محصول و خدمات و غیره، این همان چیزی است که برندهای بزرگ را از سایرین متمایز می کند.
9. مشوقان خود را فعال کنید
به طرفداران خود دلیلی برای جشن گرفتن بدهید و سپس به آن ها نشان دهید که اهمیت می دهید.
تبلیغات دهان به دهان یا شفاهی بدون شک مطمئن ترین روش توصیه و تبدیل موجود است.
ما قدرت این را هر روز در سطح شخصی می بینیم، مانند وقتی که خاله شما آخرین تعطیلات خود را به صورت «یکی از زیباترین جاهایی که تابحال بوده ام» توصیف می کند یا این که چگونه همسایه شما هر جمعه از همان گل فروشی کوچک یک دسته گل می خرد زیرا تازه ترین گل ها را دارد.
به عنوان خریداران، ما از اطرافیان خود سرنخ می گیریم، از تجربیات و نظرات آن ها (که احتمالاً بیشتر از پیامی است که برخی آژانس های بازاریابی فانتزی برای ما هزینه کرده اند) به نفع خود استفاده می کنیم.
این باعث صرفه جویی در زمان و هزینه برای انتخاب مواردی مانند مقصد گردشگری یا گل فروشی برای خرید گل برای مهمانی بعدی می شود.
برند شما شامل این افراد است؛ افرادی که فورا شما را به دیگران توصیه می کنند و خوشحال می شوند که آن را به اشتراک بگذارند.
آن ها یک سلاح مخفی با پتانسیل بی نظیر هستند. آنها ممکن است فقط به یک انگیزه، یک شروع، دلیلی برای تضمین برند شما نیاز داشته باشند.
این گفته برای کارمندان و شرکای شما به همان اندازه پایگاه مشتریان و مخاطبان صدق می کند. به مبلغان برند خود قدرت دهید تا اخبار، مزایا و نکات برجسته محصول یا خدمات شما را با آسان کردن کار خود منتشر کنند. سپس، به آنها پاداش دهید. مردم معمولاً از تقویت برندهای مورد علاقه خود خوشحال هستند، آنها فقط به تشویق یا راهنمایی نیاز دارند.
لازم نیست بار سنگینی باشد. در یک سطح بسیار ابتدایی، ما در مورد ایجاد فضایی برای طرفداران برند صحبت می کنیم تا عشق خود را نشان دهند.
به کانال های اجتماعی یا سایر انجمن های اجتماعی، گردآوری داده ازطریق نظرسنجی ها یا تماس مستقیم با پشتیبانی مشتریان (اطمینان حاصل کنید که این توصیفات را ثبت کنید) یا حتی ارائه تخفیف برای ارجاعات فکر کنید.
کسانی که واقعا به شما باور دارند از این فرصت برای رونق کسب و کار شما استفاده خواهند کرد، بنابراین توضیح دادن تاثیر آن می تواند باعث شود که آن ها به انجام این کار تشویق شوند. حتی ممکن است بخواهید انجمنی تشکیل دهید که در آن مشتریان می توانند با برند شما همکاری کرده و ارزشی را به شما اضافه کنند.
برگردیم به آن قسمت در مورد کارمندان و شرکا – افرادی که پشت برند هستند. آنها می توانند بزرگترین حامیان شما باشند.
آنچه آنها فراتر از دیوارهای (واقعی و استعاری) کسب و کار شما احساس می کنند، می گویند و انجام می دهند، سنگین است. آنها را به رسمیت بشناسید، در مورد نقشی که در برند شما ایفا می کنند صریح صحبت کنید و افکار و بازخورد آنها را در قلب خود بپذیرید.
10. برند خود را متمرکز کنید
برای این که برند خود را متمرکز نگه دارید و یک مومنتوم ایجاد کنید، یک منبع واحد مکانیزمی برای تحقق آن است.
تمام تلاش های بی وقفه ای که انجام می دهید بدون مکان اختصاصی برای دستورالعمل ها، دارایی ها یا مواردی برای ادامه مسیر، بی معنی خواهد بود. در کنار ثبات، تمرکز یکی از مهم ترین معیارها برای مدیریت برند خوب است.
تکرار غیرضروری، سردرگمی و استفاده نادرست یا خطاهای برند زمانی که ملزومات برند پراکنده، نامرتب یا کاملاً غیرقابل دسترس هستند، بسیار رایج هستند. سردردهای روزانه می توانند آزاردهنده باشند، مانند زمانی که تلاش می کنید یک ارائه را از بیرون از دفتر به روز کنید،
اما آخرین فایل های رسانه ای در آن دفتر مستند شده اند. این پایان دنیا نیست، اما بروز چنین مشکلات سردرد شما را تشدید خواهد کرد.
خانه ای برای برند، همه افراد و تمام جنبه های موجود در آن را متحد می سازد و این امکان را فراهم می کند تا همه عملکردهای برند با دقت و کارایی بیشتری انجام شوند.
پذیرش این رویکرد مدرن برای همگام شدن با نقاط تماس رو به رشد و افراد درگیر در آن ضروری است. به عبارت ساده تر، این یکی از قوی ترین ابزارهایی است که می توانید برای برند و کسب و کار خود به کار بگیرید.
یک راه حل سیستماتیک برای مدیریت برند به تنظیم برند برای موفقیت می پردازد. در نهایت، همه چیز به آنچه مخاطبان می بینند باز می گردد؛ یعنی درک برند.
به مخاطب خود توجه کنید، روش هایی را برای جلب رضایت آن ها جستجو کنید، پیش بینی کنید و بر اساس آن واکنش نشان دهید و حس برند را در طول مسیر حفظ کنید تا ارزشی را ایجاد کنید که برندها را برای مدت طولانی حفظ میکند.
تبلیغات خود را به ما بسپارید
ما در آژانس تبلیغات دیجیتال مگنت طیف گستردهای از خدمات بازاریابی را ارائه میدهیم مانند تبلیغات وب و گوگل ادز. خدمات ۳۶۰ درجه ما میتواند در راهاندازی و طراحی کمپین تبلیغاتی به کمک شما بیاید.
مشاوره و راهبری، استراتژی و برنامهریزی، خلاقیت و ایدهپردازی، طراحی کمپینهای تبلیغاتی و انتشار آنها در کانالهای مناسب، مهمترین رویکردی است که در تبلیغات ۳۶۰ درجه آژانس مگنت وجود دارد.
منبع : frontify
بیشتر بخوانید :