آیا تابحال به یکی از صداهای جذاب رادیویی گوش کردهاید و ساعتها بعد خود مشغول زمزمه کردن آن شدهاید؟ این یک پدیده روانشناختی است که با نام «سندرم موسیقی چسبناک» یا کرم گوش شناخته میشود.
این پدیده روانشناختی میتواند به طور خود به خود عواطف، خاطرات یا تداعیهایی را به سادگی شنیدن یک آهنگ تحریک کند.
اگر این به عنوان یک تاکتیک بازاریابی در نظر گرفته شود، قیاس کاملی برای درک اهمیت برندینگ خواهد بود.
برخلاف آنچه عموم مردم تصور میکنند، برندینگ فراتر از طراحی لوگو، پالت رنگی یا لحن صدای برند شماست.
مانند آن صداهای جذاب رادیویی، برندینگ باید به یاد بماند، به این معنی که مبتنی بر احساسات، تجربه و عواطف ماندگاری است که مصرفکنندگان با برند شما ارتباط میدهند.
این پدیده یک کیفیت ناملموس را فراهم میکند که مصرفکنندگان با آن ارتباط برقرار میکنند و در زندگی روزمره با آن ارتباط دارند.
بنابراین، چگونه میتوانید از این قدرت استفاده کنید و برندی بسازید که تاثیر ماندگار بر روی مخاطب داشته باشد؟ در این راهنما، ما بررسی میکنیم که برندینگ چیست و کدام المانهای برندینگ به شما کمک میکنند تا یک برند تاثیرگذار، معتبر و به یادماندنی داشته باشید.
فهرست مطالب برندینگ (برندسازی)
برندینگ چیست؟
برندینگ به مجموعه اقدامات هدفمند شما برای تاثیرگذاری بر ادراک افرادی که محصولات یا خدمات شما استفاده میکنند، اشاره دارد تا آنها بارها و بارها دوباره برند شما را انتخاب کنند.
در اصل، این روشی است که به واسطهی آن محصولات یا خدمات شما در قلب و ذهن مشتری باقی میماند.
اگرچه ممکن است ایدهی سادهای به نظر آید، اما برندینگ یک موضوع بحث برانگیز است که تعریف آن کار سادهای نیست. چرا؟ زیرا همانطور که گفته شد، برندینگ با عواطف و ذهن مصرفکننده در ارتباط است و چیزی نیست که لزوما بتوان آن را اندازهگیری کمی کرد.
به منظور مفهومسازی کامل برندینگ، بیایید یک مرحله به عقب بازگردیم و ببینیم که برند چیست. به نقل از نویسنده و کارآفرین، ست گودین: «برند مجموعهای از انتظارات، خاطرات، داستانها و روابطی است که در مجموع بر تصمیم مصرفکننده برای انتخاب یک محصول یا سرویس تاثیر میگذارد.» به این معنی که برندینگ تمام اقداماتی است که برای تاثیرگذاری مثبت بر روی آن تصمیمات انجام میدهید.
راجع به آن فکر کنید، وقتی مصرفکنندگان باید تصمیم بگیرند، چگونه این کار را انجام میدهند؟ چه چیزی به آنها انگیزه میدهد، برندینگ چیزی است که تصویر کسب و کار شما را در ذهن آنها شکل میدهد و در نهایت مشتریان جدید را به خریداران وفادار تبدیل میکند.
چرا برندینگ مهم است؟
در دنیای اشباع شده بازاریابی، سر و صدای زیادی وجود دارد. اگر برای تاثیرگذاری تنها 7 ثانیه وقت دارید، پس برندینگ شما باید به قدری قوی باشد که بتواند این تاثیر را بگذارد.
برندینگ موثر، مکانیزمی است که میتواند باعث شود کسب و کار شما دیده شود و توجه مشتریان بالقوه را به خود جلب کند. اگر به درستی انجام شود، برندینگ قدرت تاثیرگذاری، الهامبخشی و ایجاد تغییر را دارد.
به برخی از بزرگترین و موفقترین برندهای موجود در دنیا مانند گوگل، اپل، نایک و کوکا نگاه کنید؛ موفقیت آنها تصادفی نیست.
این شرکتها اهمیت برندینگ را درک کردهاند و در هر جنبهای از کسب و کار و بازاریابی خود از آن استفاده میکنند.
علاوه بر این، آنها به ایجاد استراتژی، یادگیری و رشد ازطریق تلاشهای برندینگ برای حفظ مشتریان وفادار ادامه میدهند.
بیایید کمی عمیقتر به اهمیت برندینگ و تاثیر آن بر کسب و کار شما بپردازیم.
شما را از رقبایتان متمایز میکند
صرفنظر از این که در چه صنعتی مشغول به فعالیت هستید، رقابت همیشه شدید است. فرقی نمیکند که در حال افتتاح یک فروشگاه تعمیر دوچرخه هستید یا فروش محصولات ترکیبی CBD یا تبدیل شدن به یک مشاور رسانههای اجتماعی، برندینگ به شما اجازه میدهد تا خود را از رقبایتان متمایز کنید.
این کار را با هایلایت کردن و متمایز کردن آنچه ارائه میدهید و این که چرا انتخاب بهتری است، انجام میدهد.
آگاهی از برند را افزایش میدهد
آگاهی از برند به طور خاص به روشهایی اشاره دارد که در آنها کسب و کار شما هم در بازار و هم در ذهن مصرفکنندگان دیده میشود.
در حالت ایده آل، شما میخواهید که مشتریان تصور مثبتی از محصولات یا خدماتی که ارائه میدهید داشته باشند.
آگاهی از برند قوی یکی از محرکهای اصلی برای تشویق مخاطب هدف برای انتخاب برند شماست، حتی اگر گزینههای ارزانتری نیز در دسترس باشند.
شهرت برند را تقویت میکند
یکی از مولفههای کلیدی آگاهی از برند، شهرت برند است که بیشتر به روشهایی اشاره دارد که به واسطهی آنها مصرفکنندگان خدمات یا محصولات شما را به یاد میآورند؛ با عنوان یادآوری برند نیز شناخته میشود.
این امر میتواند ازطریق داراییهای بصری برندینگ مانند رنگ، یک لوگو یا یک شعار جذاب محقق شود.
به عنوان مثال، تصور کنید در یک سفر جادهای هستید و در بزرگراه در فاصله دور، طاقهای طلایی میبینید؛ بلافاصله بدون فکر کردن میدانید که متعلق به مک دونالدز است.
ایجاد اعتماد برند
اعتماد به برند هم برای تاثیری که کسب و کار شما بر مشتریان بالقوه میگذارد و هم در خود صنعت مهم است.
به گفته Intelligence Node، «بیش از 60% از افراد بزرگسال آنلاین در کانادا، ایالات متحده و اروپا میخواهند شرکتی که از آن خرید میکنند در مورد شیوههای کسب و کارشان شفاف باشند.»
شرکتی با برند قوی نه تنها خود را حرفهایتر و شیکتر ارائه میدهد، بلکه اعتماد را ازطریق شفافیت و اعتبار برمیانگیزد.
علاوه بر این، ترسیم ارزشهای برندتان از قبل و عمل به وعدههای برندتان چیزی است که مشتریان بالقوه و فعلی را تشویق میکند تا به آن باور داشته باشند و از برند شما حمایت کنند.
به کسب و کار شما هویت میبخشد
درست همانطور که هر فرد شخصیت منحصر به فرد خود را دارد، برند شما نیز هویت خاص خود را دارد. تصور کنید که دو دوست را با چشمانی بسته به یک قرار ملاقات میبرید و باید هر یک از آنها را برای دیگری توصیف کنید.
چگونه میتوانید آنها را شناسایی یا توصیف کنید؟ سعی کنید برند خود را به عنوان یک فرد در نظر بگیرید و نه یک کالا یا خدمات.
این ایده که با نام «انسانگرایی برند» شناخته میشود، شما را به چالش میکشد تا برند خود را به صورت یک انسان تجسم کنید تا بتوانید بهتر تعریف کنید که برندتان چگونه عمل میکند، صحبت میکند، لباس میپوشد و با جهان اطراف خود ارتباط برقرار میکند.
غرور کارکنان را ایجاد میکند
کارکنانی که از برند خود حمایت میکنند و به کاری که میکنند افتخار میکنند، نه تنها برای کسب و کار خوب هستند، بلکه نقش کلیدی را در شکلدهی تصور عمومی از برند شما ایفا میکنند.
این پیامدهای مثبتی بر کل برند شما دارد. میتواند بر روشهایی که مشتریان برند شما را شناسایی میکنند تأثیر بگذارد، اما همچنین میتواند کارمندان بالقوه را تشویق کند که به دنبال شرکت شما باشند.
یک شرکت با برند خوب باید باعث شود کارکنان احساس تعلق، رضایت کلی و غرور کنند. این آنها را تشویق میکند تا برند را در همه انواع کانالها و پلتفرمها به طور معتبر تبلیغ کنند.
ارزش کسب و کار شما را افزایش میدهد
فرقی نمیکند که صاحب یک کسب و کار کوچک هستید یا یک شرکت معتبر، برندینگ نقش مهمی را در اعتبار بخشیدن به ارزش مالی و ایجاد ارزش برای برند شما ایفا میکند.
رشد شرکت شما به برندینگ موفق در هنگام جذب مشتری، ایجاد کسب و کار یا ورود به بازارهای جدی بستگی دارد.
علاوه بر این، با توجه به گسترش سرمایهگذاری، یک کسب و کار با برند تخصصی سرمایهگذاری جذابتری برای سرمایهگذاران بالقوه است.
المانهای اساسی برندینگ
برندینگ یک فرآیند استراتژیک و حیاتی است، اما همچنین نیازمند خلاقیت و تداوم در سراسر برند می باشد.
از آنجایی که المانهای زیادی در برندینگ باید مد نظر قرار گیرند، عاقلانه است که یک راهنمای سبک برند قوی و منسجم ایجاد کنید که به عنوان یک دفترچه راهنما یا کاتالوگ عمل میکند و هم المانهای بصری و هم المانهای غیربصری را شامل میشود.
بیایید مهمترین المانهای برندینگ را با هم بررسی کنیم:
المانهای بصری برندینگ
وبسایت
امروزه بیشتر از هر زمان دیگری، یک حضور آنلاین حرفهای برای برندینگ ضروری است و بخش مهمی از یک استراتژی دیجیتال مارکتینگ را شامل میشود.
صرفنظر از صنعت و اندازه شرکت یا اگر یک کسب و کار تجارت الکترونیک دارید یا یک فروشگاه مصالح ساختمانی دارید، یک وبسایت به عنوان مرکز شرکت شما عمل میکند.
نوع وبسایتی که ایجاد میکنید به صنعت شما بستگی دارد، اما با وجود این مکانی برای جذب مشتریان جدید، تولید لید، تبلیغ و فروش محصولات، آموزش و اطلاعرسانی مشتریان و از همه مهمتر برقراری ارتباط است.
وقتی یک وبسایت میسازید، میتوانید آن را شخصیسازی کنید تا متناسب با نیازهای کسب و کار خود با گستردهای از قالبهای و ابزارهای پیشرفته باشد.
میتوانید مطمئن باشید که مشتریان فورا ایدهای از برند شما بدست خواهند آورد. از صفحه اصلی وبسایت تا تمام پستهای وبلاگ تا کمپینهای بازاریابی ایمیلی، وبسایت شما فرصت نمایش برند به بهترین حالت ممکن را میدهد.
لوگو
اغلب اوقات ایدههای لوگو و برندینگ در کنار هم مورد استفاده قرار میگیرند، در حالی که دو مفهوم کاملا متفاوت هستند. لوگو، مسلما مهمترین جنبه از برندینگ است و خود بخشی از پازل بزرگ برندینگ را تشکیل میدهد.
لوگو به عنوان یک نماد عمل میکند، یک نمایش بصری از شرکت که باید به آسانی قابل تشخیص و در عین حال به یادماندنی باشد.
همه چیز از پالت رنگی گرفته تا تایپوگرافی در هنگام ایجاد لوگو، به عنوان زبان بصری عمل کرده و نقش حیاتی را در برندینگ ایفا میکند.
نام برند
در نام چه چیزی نهفته است؟ در ارتباط با نام تجاری چطور؟ با این وجود، انتخاب نام برند یک انتخاب آسان نیست. نام برند شما باید نمایانگر شخصیت شما باشد، در عین حال نشان میدهد که چه کاری انجام میدهید، و باید تاثیرگذار باشد. هیچ فشاری نیست.
برخی از نامهای برند بسیار موثر هستند به طوری که به جای نام خود محصول مورد استفاده قرار میگیرند، حتی با وجود این که توسط یک شرکت دیگر به وجود آمدهاند.
قبل از انتخاب نام برند باید چند نکته را مد نظر داشته باشید.
برای تازهکارها، باید بررسی کنید که آیا نامی که مد نظر دارید در دسترس هست یا نه. اگر دارای مفهوم زبانی غیرعادی است، باید مطمئن شوید که نمایانگر ارزشهای برند شما باشد.
شما میتوانید از طوفان فکری استفاده کنید و ایدههای مختلف را بررسی کنید یا از یک تولیدکننده نام برند استفاده کنید تا به جای شما انتخاب کند.
کارتهای تجاری
اگرچه ممکن است کارتهای تجاری کمی در دنیای دیجیتال و مدرن امروزی قدیمی به نظر آیند، اما همچنان مرتبط هستند و بخش مهمی از برندینگ را شامل میشوند.
هنگام تصمیمگیری در مورد طراحی کارت تجاری، به یاد داشته باشید که این کارت نه تنها فرصتی برای به اشتراک گذاشتن اطلاعات تماس و لوگو شماست، بلکه فرصت ایجاد ارتباط و تاثیرگذاری را نیز فراهم میکند.
با گسترش شبکه ارتباطات و رشد کسب و کار، کارتهای تجاری یک یادآور حرفهای و دوستانه از برند شما هستند.
شما میتوانید کارتهای تجاری را به اشکال و اندازههای مختلف طراحی کنید. با این وجود، به یاد داشته باشید که باید با سایر جنبههای برندینگ هماهنگ باشند و هویت برند شما را نشان دهند.
رنگهای برند
در هنگام انتخاب رنگ برند، چیزی بیشتر از آنچه به چشم شما میآید وجود دارد. پالت رنگی که انتخاب میکنید هویت برند شما را شکل میدهد و در تمام کانالهای بازاریابی مورد استفاده قرار میگیرد.
مهم است که تاثیر روانشناسی رنگها و تاثیری که بر تصمیم خرید مشتریان دارد را در نظر بگیرید.
اگرچه بیشتر مواقع به صورت ناخودآگاه انجام میشود، اما رنگ پیامی را انتقال میدهد، عواطف و احساسات را برمیانگیزد و بر تصویر برند شما در ذهن مشتریان تاثیرگذار است.
به عنوان مثال، رنگ قرمز توجهها را به خود جلب میکند و با اشتیاق، انرژی، هیجان و خطر در ارتباط است، در حالی که رنگ آبی آرامشبخش است و با اعتماد، صلح و ثبات در ارتباط میباشد.
وقتی متوجه شدید که برندتان میخواهد چه پیامی را انتقال دهد، انتخاب رنگ برند به ایجاد ثبات و تقویت شخصیت برند کمک خواهد کرد.
تایپوگرافی
تایپوگرافی به فرم خاص حروف اشاره دارد که در طراحی و چیدمان در جنبههای مختلف برندینگ مورد استفاده قرار میگیرد.
مشابه با رنگهای برند، تایپوگرافی که انتخاب میکنید برند شما را شکل میدهد و کمک میکند تا پیام خود را انتقال دهید.
به طور کلی، وقتی صحبت از تایپوگرافی به میان باشد، توصیه میشود که نهایت به سه سبک فونت پایبند باشید.
فرقی نمیکند که در طراحی لوگوی خود استفاده میکنید یا در تولید محتوای پیش نویس برای وبسایت یا بستهبندی محصول، مهم است که همه چیز را هماهنگ با هم و منسجم حفظ کنید تا ثبات برند شما ادامه داشته باشد.
اسلوگان یا شعار تبلیغاتی
اگرچه اسلوگان از نظر فنی یک المان بصری به حساب نمیآید، اما ارتباط بسیار نزدیکی با لوگو شما دارد و به همین دلیل ما آن را در این راهنما درج کردیم.
انتخاب یک اسلوگان جذاب همیشه بخش ضروری یک برندینگ نیست، اما اگر به درستی انجام شود میتواند یک ابزار بازاریابی بسیار موثر باشد.
«فقط انجامش بده» نایک
«بهترینی که یک مرد میتواند دریافت کند» ژیلت
نمونههای کاملی از اسلوگانهایی هستند که یک برند را نشان میدهند و با شنیدن آنها فوراً شما را به فکر یک محصول میاندازند.
همانطور که میبینید، وقتی اسلوگانها به خوبی اجرا شوند، به عنوان بخش جداییناپذیر از برند عمل میکنند.
المانهای غیربصری برندینگ
بیانیه ماموریت
بیانیه ماموریت بک بخش حیاتی از تلاشهای برندینگ شماست و باید برای بیان هدف برند و ارزشهای آن مورد استفاده قرار گیرد.
در بیش از چند جمله، این المان برندینگ باید با هر کسی که با نام برند شما (از مشتریان گرفته تا سرمایهگذاران و رقبا) مواجه میشود اجازه دهد تا به وضوح بداند در چه مورد است.
بیانیه ماموریت خود را به عنوان یک توضیح «چرا» در نظر بگیرید که نه تنها آنچه را که کسب و کار شما ارائه میدهد، بلکه هدف آن را بازگو میکند.
بیانیه چشم انداز
مانند بیانیه ماموریت، بیانیه چشم انداز یک بیان شفاف و مختصر است که اهداف استراتژیک کسب و کار شما را بازگو میکند.
این بیانیه به عنوان نقشه راهی برای هدایت مراحل اولیه شرکت شما و آینده برند عمل میکند.
چشم انداز برند شما میتواند با گذشت زمان تکامل یابد و با کسب و کار شما رشد کند، اما همیشه باید هماهنگ با ارزشهای اصلی برند باقی بماند.
ارزشهای برند
در دنیایی که شفافیت و اعتبار بیشتر از هر زمان دیگری مورد توجه هستند، مصرفکنندگان خواهان واقعیت هستند و میخواهند با برندهایی در ارتباط باشند که از ارزشهای مشابهای حمایت میکنند.
ارزشهای برند شما اساس کسب و کارتان هستند و در هر جنبه از برندینگ شما تاثیرگذارند.
این ارزشها را به عنوان قطبنمایی در نظر بگیرید که هدف و داستان برند شما و نیز تصمیمات و اقدامات شما را هدایت و پشتیبانی میکند.
وقتی نوبت به تعریف ارزشهای برند به میان باشد، به تصویر بزرگتر و تاثیری که روی کسب و کار شما دارد فکر کنید.
هویت برند
با وجود قطعات زیاد پازل برندینگ، تعریف هویت برند از همان ابتدا نمایانگر شخصیت شرکت و نیز تعهدی است که به مشتریان خود دارید.
با در نظر گرفتن ارزشها، ماموریت و موقعیت برند، هویت برند همه اینها را با هم ترکیب میکند تا به یک جایگاه قطعی برسد.
هویت برند از نحوه ارتباط برند شما با محصولات یا خدمات و روشهایی که دیگران آن را تجربه میکنند، پشتیبانی میکند.
داستان برند
داستانسرایی نه تنها یک بخش مهم از برندینگ، بلکه از زندگی روزمره ما است. داستانها، جذاب و گیرا هستند و به ما کمک میکنند تا ارتباط برقرار کنیم.
با توجه به داستان برند، این فرصتی است که از داستانسرایی خود برای ایجاد یک ارتباط معنادار با مخاطب استفاده کنید و به آنها کمک کنید تا درک بهتری از کسب و کار شما پیدا کنند.
داستان برند باید لحن محتوا برای تمام فرمهای محتوایی و داراییهای برند را از شبکههای اجتماعی گرفته تا کمپینهای بازایابی و هر چیزی که این بین وجود دارد، فراهم نماید. این به معنی حفظ ثبات و اصالت در کل برند است.
به عنوان مثال، یک داستان برند میتواند بنیانگذاران کسب و کار و منشا پیدایش آن را بازگو کند یا داستان اشتیاق و هدف نهفته در به وجود آمدن کسب و کار را شرح دهد. هر رویکردی که باشد، داستان برند شما فرصتی را برای ایجاد ارتباطات و هایلایت کردن کیفیت برند شما با مخاطب فراهم مینماید.
صدای برند
درست همانطور که شما یا مورگان فریمن یا بیانسه صدای منحصر به فرد خود را دارید، برند نیز اینگونه است.
صدای منحصر به فرد و متمایز مورگان فریمن، عمیق، آرامشبخش و اصیل است در حالی که صدای بیانسه قدرتمند و پرانرژی است. بیان آنچه صدای برند شما بازگو میکند نیز همینگونه است.
صدای برند تمام ارتباطات شما را شکل میدهد، ثبات برند را حفظ میکند و باعث ایجاد اعتماد میشود. بعد از این که صدای برند خود را تعریف کردید، آن را در تمام جنبههای بازاریابی و کانالهای ارتباطی استفاده کنید.
این هم در داخل با کارمندان و هم در خارج با مشتریان صادق است. با فکر کردن به صدا، میتوانید هویت صوتی و ارتباطات صوتی مرتبط با برندتان را نیز در نظر بگیرید.
توسعه برند
با رشد و توسعه برند شما، روشهای جدیدی برای توسعه برند خود پیدا خواهید کرد.
آیا میدانید که چگونه دایسون اکنون سشوار و هیوندای موتورز لوازم الکترونیکی تولید میکند؟ این یک مثال کامل از کسب و کارهایی است که برند خود را به بازارهای جدید گسترش دادهاند.
گاهی اوقات، وقتی شرکتی شانس خود را در یک بازار جدید امتحان میکند میتواند نتیجه عکس داشته باشد.
مانند وقتی که سس کچاپ هاینز ناگهان سعی کرد رژ لب قرمز بسازد. با این وجود، وقتی به درستی انجام شود یک استراتژی برندینگ فوق العاده برای افزایش آگاهی از برند و درآمد است.
انواع برندینگ
همانطور که برندها با هم تفاوت دارند، انواع برندینگی که آنها را شکل میدهند نیز متفاوت هستند. یک استراتژی برندینگ واحد وجود ندارد که برای همه کارساز باشد زیرا هر برند هویت، هدف، شهرت و مقاصد منحصر به فرد خود را دارد.
فرقی نمیکند که در حال برندینگ یک شخص، یک مکان، یک محصول یا سرویس هستید، رویکردهای متمایزی برای برندینگ پیش روی شما قرار دارند.
اگرچه موارد بیشتری وجود دارد، اما ما د راین مقاله سه نوع اصلی آنها را توضیح میدهیم، ازجمله نمونههایی از برند واقعی:
برندینگ شخصی
وقتی صحبت از تبلیغ خود به میان باشد، باید خجالت را کنار بگذارید. برندینگ شخصی در مورد ظاهر، شهرت و تصویری است که هم به صورت شخصی و هم به صورت حرفهای به نمایش میگذارید.
برندینگ شخصی به یک بسته کامل شامل CV، پستهای شبکههای اجتماعی و طراحی وبسایت اشاره دارد.
به کایلی جنر نگاهی بیاندازید. جنر که به عنوان یکی از جوانترین میلیاردرهای جهان شناخته میشود، نمونه بارز برندینگ شخصی است که به درستی انجام شده است.
جنر که کار خود را در سریال تلویزیونی واقعی موفق Keeping up with the Kardashians آغاز کرد، در رسانههای اجتماعی و با کسبوکار آرایشی پردرآمد خود، Kylie Cosmetics ، خود را به یک برند تبدیل کرد.
جنر فراتر از شرکتهایش، با استفاده از زندگی شخصیاش برای تبلیغ محصولاتش، خود را به شکلی نمادین معرفی کرده است.
به عنوان مثال، زمانی که او برای اولین بار کیتهای لب معروف خود را راه اندازی کرد، ویدیوهایی از استفاده از آنها در شبکههای اجتماعی به اشتراک گذاشت و در نتیجه ظرف چند ساعت به فروش رفت.
او همچنین تمام محصولات خود را در وبسایت و در کمپینهای تبلیغاتی خود مدل میکند.
علاوه بر این، رویکرد برندینگ شخصی جنر استراتژیک است و با توجه به ترندها (و تنظیم آنها) و درک طرفداران وفادارش، دائماً در حال تکامل است.
جنر از محصولات خود در زندگی واقعی استفاده میکند و تجربیات واقعی خود را به اشتراک میگذارد (حتی زمانی که آنها شکست میخورند).
برندینگ محصول
برندینگ محصول به پرسونا یا هویت داده شده به یک محصول خاص با استفاده از المانهای برندینگ ازجمله لوگو، رنگها، بستهبندی، صدا و طراحی کلی گفته میشود.
هدف از برندینگ محصول این است که آن محصول در بازار دیده شود، به راحتی قابل شناسایی باشد و مشتریان آن را به رقبا ترجیح دهند.
به برندهای بزرگ مانند اپل، گوگل، دیزنی، تارگت و استارباکس فکر کنید. با خواندن نام هر یک شما میتوانید لوگو، محصولات و تجربه خود را تجسم کنید.
یک مثال عالی از برندینگ محصول، Oatly است که جایگزین محصولات لبنی بر پایه گیاهی است و بازار همیشه در حال رشد را در سلطه خود درآورده است.
این محصول که در سوئد ساخته میشود، ترکیبی از کپی رایتینگ سرگرمکننده همراه با سبک تایپوگرافی دستنویس و شیوههای باثباتی است که ماهیت برند را به خوبی به تصویر میکشد و در عین حال ارتباط موثری با بازار هدف دارد.
Oatly راه را برای روند جایگزین شیر هموار کرد و از همان ابتدا با صحبت مستقیم با مشتریان اصلی خود، قالب رقبای قبلی را شکست.
Oatly به جای بازاریابی نوشیدنی خود برای تقلید از برند شیر سنتی، تصمیم گرفت راه خود را با استفاده از شوخ طبعی، صداقت و دلسوزی ادامه دهد تا پیام برند خود را در خط مقدم محصول خود قرار دهد.
فراتر از برندینگ محصول مرتبط و معنادار، Oatly موفق است زیرا تمرکز آن بر مشتریان و محیطزیست است و خود را با بازار کاملا متمایز کرده است.
طراحی بصری بی نظیر و شوخیهای دوستداشتنی آنها بر روی بنرها، پستهای اینستاگرامی و حتی تبلیغات Super Bowl کاملا قایل شناسایی است.
آنها وفاداری برند باثباتی دارند که به آنها این امکان را میدهد تا خط تولید خود را به تولید بستنی نیز گسترش دهند و در عین حال ثابت، قابل اعتماد و مطمئن باقی بمانند. دقیقاً به همین دلیل است که مشتریان آنها مدام برمیگردند.
برندینگ جغرافیایی و فرهنگی
برندینگ جغرافیایی که گاهی اوقات برندینگ منطقهای نیز نامیده میشود، به روشهایی اشاره دارد که در آن یک منطقه خاص جغرافیایی (شهرها، کشورها، مناطق و غیره) بازدیدکنندگان و افراد را جذب میکنند.
این نوع برندینگ به خصوص در صنعت هتلداری و گردشگری محبوب است، اگرچه در سایر کسب و کارها به شیوههای مختلف مورد استفاده قرار میگیرد.
به تیشرتهای نمادین «I ❤️ NYC» یا «آنچه در وگاس اتفاق میافتد در وگاس میماند» فکر کنید، اینها نمونههای کاملی از روشهایی هستند که این دو شهر از برندینگ جغرافیایی برای تشویق گردشگری، تقویت تجارت محلی و ایجاد خاطرات ماندگار استفاده کردهاند.
شرکتها همچنین از این سبک برندینگ برای تبلیغ محصولات یا خدمات خود استفاده میکنند.
به عنوان مثال، قارچهای ترافل را تنها میتوانید در فرانسه، ایتالیا و شمال غرب اقیانوس آرام پیدا کنید.
دسترسی انحصاری به یک نوع قارچ کمیاب باعث شده است تا شرکتها از برندینگ جغرافیایی برای فروش قارچهای خود با قیمت بالاتر به سراسر جهان استفاده کنند.
به طور مشابه، اما با کمی تفاوت برندینگ فرهنگی نیز تاثیر مقصد و سبک زندگی افراد آن را به حداکثر میرساند.
وقتی به برج ایفل اشاره میکنیم، چه چیزی بلافاصله به ذهن شما خطور میکند؟ آیا نان باگت و کلاه گرد به ذهنتان نمیرسد؟ پس، قدرت برندینگ فرهنگی را دریافتهاید.
اگر در حال افتتاح یک نانوایی فرانسوی هستید، ممکن است از نمادی از برج ایفل در لوگو یا بستهبندی خود استفاده کنید تا هویت پاریسی بیشتری را به تصویر بکشید.
فراتر از این، شما فرهنگ فرانسوی را از طریق موسیقی، نشستن در کافه در فضای باز و یک je ne sais quoi به تجربه کافه خود وارد خواهید کرد.
چگونه یک برند ایجاد کنید
خوب، الان که درک بهتری از برندینگ، اهمیت و المانهای کلیدی آن بدست آوردید، زمان آن رسیده است که برند خود را ایجاد کنید.
هنگام شروع کار و ایجاد برند باید به چند نکته توجه داشته باشید، ازجمله تحقیق در مورد رقبا، درک مخاطب هدف و ارتباط با مشتریان.بیایید با نگاهی اجمالی به برخی از این مراحل شروع کنیم:
هدف برند خود را تعیین کنید
قبل از این که وارد بحث انتخاب پالتهای رنگی، تگ لاین و ایجاد اعتماد برای برند خود شوید، باید هدف اصلی برند خود را تعیین کنید.
به منظور دستیابی به یک برند موفق و قابل تشخیص، باید هدف اصلی برند خود را از همان ابتدا مشخص کنید.
شما میتوانید به هدف برند خود به صورت یک رشته واحد فکر کنید که بین هر پارچه برند از بیانیه ماموریت تا لوگو بافته میشود و هر بخش از کسب و کار شما از سرمایهگذاران گرفته تا کارکنان و البته مشتریان ارزشمند را تحت تاثیر خود قرار میدهد.
یک لوگو بسازید
وقتی صحبت از طراحی لوگو برای برند شما در میان باشد، به یاد داشته باشید که این المان برندینگ اگرچه کوچک است، اما از اهمیت زیادی برخوردار میباشد و با قدرت، مسئولیت بزرگی به وجود میآید زیرا این نماد کوچک بیانگر نمایشی از شرکت شماست.
لوگوی شما تنها با یک نگاه میتواند احساسات را برانگیزد، مشتریان شما را متقاعد یا به آنها الهام بخشد. برای ایجاد لوگویی که معتبر باشد و هویت برند شما را نشان دهد، وقت بگذارید.
یک استراتژی برند قوی خلق کنید
برای این که یک برند قدرتمند ایجاد کنید، باید برای هر مرحله از ان استراتژی ایجاد کنید. استراتژی برند شما به عنوان نقشه راهی برای هدایت هر مرحله از تلاشهای بازاریابی، از طراحی تا خدمات مشتریان، عمل میکند.
از طریق تحقیق، تحلیل و برنامهریزی و آمادهسازی، میتوانید اهداف بلندمدت خود را ترسیم کنید و به نتایج عالی دست یابید.
نکاتی برای مدیریت برند
برندینگ یک فرآیند مستمر است که نیازمند تفکر، آگاهی و مدیریت برند میباشد. حتی موفقترین برندها نیز در حال تکامل هستند تا به رشد معتبر دست یابند.
وقتی نوبت به مدیریت موفق برندتان میرسد، باید چند نکته را در نظر داشته باشید:
- ثبات کلید موفقیت است: در جستجوی شهرت، اعتماد و وفاداری، ثبات جنبه حیاتی برندینگ است. شرکتهای قابل اعتمادی که یک برند واحد و منسجم را در سراسر پلتفرمهای خود حفظ میکنند، شرکتهایی هستند که مشتریان بارها و بارها به آنها مراجعه میکنند.
- شهرت همه چیز است: فرهنگ باطل کردن بسیار قدرتمند است. همه ما شخص یا مکانی را میشناسیم که شهرت بدی داشته است و ما بر هر نحوی از آن دوری کردهایم. ما حتی از چیزهای مختل به خاطر حرف دیگران، بدون این که خود آن را تجربه کرده باشیم دوری میکنیم. گاهیاوقات، شرکتها میتوانند برای غلبه بر چالشهای پیش روی خود تغییر برندینگ مجدد را انجام دهند، اما بهتر است که از همان ابتدا شهرت مثبت برای برند خود کسب کنید.
- به وعدههای خود پایبند بمانید: یک جنبه مهم از مدیریت برند این است که به قول خود عمل کنید و به وعدههای خود پایبند بمانید. این شامل وعدههایی است که برند شما به مشتریان، کارکنان و سهامداران داده است و نیز اقداماتی که در جهت آن انجام میدهید.
- ارتباط خود را حفظ کنید: مهم است که ارتباط بین برند و مشتریان ادامه داشته باشد، چه به صورت آنلاین و چه به صورت آفلاین. با این وجود، شما باید یک قدم جلوتر بروید تا نه تنها با مخاطبان خود در ارتباط باشید، بلکه سؤال بپرسید و فعالانه به انتقاد گوش دهید. به این ترتیب میتوانید تغییرات را بر اساس بازخورد واقعی و معتبر اعمال کنید.
- روابط معنادار ایجاد کنید: بهترین مشتریان، مشتریان وفادار هستند. آنهایی که نه تنها برند شما را دوست دارند بلکه همیشه به آن بازمیگردند. چه آنها سفیران برند شما باشند و چه مشتریان دائمی، همه اینها به تمایز، تعامل و وفاداری خلاصه میشود، بنابراین مطمئن شوید که از این روابط معنادار به خوبی مراقبت میکنید. زیرا در نهایت، آیا همه چیز به این رابطه ختم نمیشود؟
تاریخچه برندینگ
اگر بخواهیم به گذشته برگردیم، تاریخ برندسازی حتی به مصر باستان برمیگردد، زمانی که آجرشناسان مصری برای شناخته شدن محصولاتشان از دیگر رقبا، نشان خود را رویشان حک میکردند.
در انگلستان، تاریخ برندینگ را به سال 1266 میلادی برمیگردانند، زمانی که نانواها موظف بودند علامت مخصوص به خودشان را روی نانها جک کنند تا در صورت کمفروشی شناخته شوند.
لغت برند نیز از کلمه برندر (brander) گرفته شده است که به معنای سوزاندن و داغ کردن است. به این صورت که صاحبان حیواناتی مانند گاوها برای نشان دادن مالکیت خود روی دامهایشان، آنها را با علامتی داغ میکردند.
رفته رفته این لغت به همراه معنای آن (یعنی علامت مالکیت) وارد دنیای تجاری شد و شرکتها نیز برای نشان دادن مالکیت خود روی محصولاتشان و به ویژه منحصر به فرد کردن آنها، از یک علامت تجاری استفاده کردند.
تقریبا از نیمه قرن 19 میلادی بود که برندینگ به عنوان یک ابزار پیشرفته بازاریابی شناخته شد و این روند به دنبال شکلگیری انقلاب صنعتی و ایجاد راههای راتباطی جدید، امکان تبلیغات را برای شرکتها در سطح گستردهای فراهم کرد.
نمونههای موفق برندینگ
سابقه برندینگ به سالهای دوری در تاریخ باز میگردد: بناهای مصر باستان و مشخص کردن آجرهایشان، متمایز کردن محصول نانواها در قرون وسطی، نشان کردن دامهای گاوچرانها و رسیدن به نیمه دوم قرون نوزدهم و استفاده از برندینگ در فرایندهای بازاریابی.
در دوران حاضر که به لطف فناوری دیجیتال ارتباطات انسانی قویتر از قبل شده است، شرکتها نیز در فرایند برندسازی خود موفقتر عمل کرده و بسیاری از ما با شنیدن نام آنها یا دیدن لوگویشان، احساس خاصی را در درون خود نسبت به این شرکتها احساس خواهیم کرد.
برندسازی موفق همان چیزی است که چنین شرکتهایی به آن رسیدهاند. در ادامه برخی از موفقترین نمونههای برندینگ در جهان را معرفی میکنیم.
اپل
به جرأت میتوانیم بگوییم برند اپل یکی از شرکتهایی است که در فرایند برندینگ خود بسیار موفق عمل کرده است. مخاطبان جهانی وقتی نام اپل را میشنودند بیشتر تلفنهای هوشمند و لپتاپهای زیبا و حرفهای را به خاطر میآورند تا میوهها را.
اما اپل چطور توانست چنین برندسازی موفقی را ایجاد کند؟ به نظر میرسد طراحی منحصر به فرد، فروشگاههای خاص و متمایز، کارکنان عالی و برقراری ارتباط با مشتریان، مهمترین نقاط قوت اپل در برندینگ سازمانی آن بودهاند.
کوکاکولا
نمیتوانیم از برندینگ در سطح جهان صحبت کنیم و نامی از کوکاکولا به میان نیاوریم. کوکاکولا برندی است که در ساختن هویت برند و ارتباط با مخاطبان جهانی بسیار موفق عمل کرده است و این روزها شاید کمتر کسی وجود داشته باشد که از نام و لوگوی این شرکت بیخبر باشد.
برند کوکاکولا ثابت کرده است که از طریق استرتژیهای برجسته بازاریابی میتوان در بین سایر رقبای خود متمایز شد.
این نام تجاری با جهان همگام است و کمپینهای بازاریابی خود را با توجه به تغییرات بازار و اتفاقات مهم جهان برنامهریزی میکند.
میتوانیم بگوییم استراتژیهای درست بازاریابی و کمپینهای تأثیرگذار، باعث برندسازی موفق این شرکت شده است.
استارباکس
قهوههای استارباکس، مخاطبان جهانی را درگیر کردهاند. مهمترین نکتهای که در فرایند برندینگ استارباکس وجود دارد، سیستم CRM قوی آن است، سیستم مدیریت ارتباط با مشتری که از طریق ارائه خدمات با کیفیت و توجه به جزئیات زندگی مشتریان شکل گرفته است.
به طور کلی طراحی درجه یک، فضای دنج، قهوه سفارشی، کارمندان سریع و دارای روحیه دوستانه، باعث شده است که مردم این برند را بپذیرند.
از سوی دیگر تبلیغات گسترده در شبکههای اجتماعی نیز فرایندهای تعامل با مخاطبان را آسانتر کرده و استارباکس نیز به درستی از این امکان استفاده کرده است.
سخن آخر
برندینگ فرایندی است که باعث برقراری یک ارتباط قوی با مخاطب و دستیابی به مشتریان وفادار میشود. بر همین اساس نیز شرکتها باید بتوانند نام تجاری خود را در ذهن مخاطبانشان حک کنند.
مردم امروز وقتی از نوشابه حرف میزنند، به طور ناخودآگاه کوکاکولا یا پپسی به ذهنشان میرسد، در هر کجای دنیا از فرودگاه پیاده شوند، به دنبال تاکسی اینترنتی اوبر هستند ( در ایران اسنپ و تپسی)، وقتی به سفر خارجی میروند و دلشان فست فود میخواهد، ناخودآگاه به دنبال شعبه مک دونالد هستند و از قهوههای استارباکس هم غافل نمیشوند.
چنین فرایندی یعنی برندینگ، یعنی حک کردن نام تجاری خود در ذهن مشتریان. برای دستیابی به چنین فرایندی باید با اصول و اهداف اصلی آن آشنا باشیم.
تبلیغات خود را به ما بسپارید
ما در آژانس تبلیغات دیجیتال مگنت طیف گستردهای از خدمات بازاریابی را ارائه میدهیم مانند تبلیغات وب و تولید محتوا. خدمات ۳۶۰ درجه ما میتواند در راهاندازی و طراحی کمپین تبلیغاتی به کمک شما بیاید.
مشاوره و راهبری، استراتژی و برنامهریزی، خلاقیت و ایدهپردازی، طراحی کمپینهای تبلیغاتی و انتشار آنها در کانالهای مناسب، مهمترین رویکردی است که در تبلیغات ۳۶۰ درجه آژانس مگنت وجود دارد.
منبع : wix
بیشتر بخوانید :
اصول برندینگ چیست و چرا برای کسب و کارها مهم است؟
چگونه شرکت خود را در اینترنت تبلیغ کنیم؟
بازاریابی شبکههای اجتماعی؛ فواید، ملزومات و معرفی بهترین پلتفرم ها