KPI ها یا شاخصهای کلیدی عملکرد، همه جا هستند. مدیران KPIها را دوست دارند زیرا آنها راهی برای سنجش عملکرد یک سازمان یا بخش در برابر اهداف و مقاصد آن ارائه می دهند. با این حال، تنظیم اهداف تصادفی بر روی KPI تصادفی کافی نیست.
این متن انواع مختلف KPI و مزایای آنها را بررسی می کند، بنابراین می توانید اطمینان حاصل کنید که سازمان شما از آنها به طور کامل استفاده می کند.
فهرست مطالب شاخص های کلیدی عملکرد چیست
- KPI چیست؟ – تعریف KPI ها
- هدف KPI ها
- اهمیت KPI ها
- تفاوت شاخص های کلیدی عملکرد در مقابل معیارها
- انواع مختلف KPI
- شاخص های کلیدی عملکرد و شاخص های پیشرو
- KPIهای خروجی
- KPIهای کمی
- KPIهای سررسید
- KPI های استراتژیک
- KPIهای عملیاتی
- KPIهای عملکردی
- مزایای KPI ها
- چالش های KPI ها
- نحوه توسعه و پیاده سازی KPI ها
- در پایان
- برای دیده شدن و جذب مشتری بیشتر کنارتان هستیم
KPI چیست؟ – تعریف KPI ها
KPI ها یا شاخص های کلیدی عملکرد، مقادیر قابل اندازه گیری هستند که برای ارزیابی عملکرد یک سازمان یا بخش استفاده می شوند.
آنها راهی برای تجزیه و تحلیل موفقیت و پیشرفت یک سازمان یا تیم ارائه می دهند و به مدیران کمک می کنند تا تصمیمات مبتنی بر داده اتخاذ کنند که عملکرد را در طول زمان بهبود بخشد.
شاخص های کلیدی عملکرد می توانند کمی و کیفی باشند و به مدیران این امکان را می دهند تا عملکرد تیم خود را به روش های مختلف پیگیری کنند. به عنوان مثال، آنها می توانند رضایت مشتری یا مشارکت کارکنان و همچنین معیارهای سنتی تر مانند فروش یا سود را اندازه گیری کنند.
هدف KPI ها
هدف از KPI ها ارائه ارزش های عینی و قابل اندازه گیری به مدیران برای ارزیابی و بهبود عملکرد یک سازمان یا بخش است. با تجزیه و تحلیل این معیارها، مدیران و کارمندان میتوانند حوزههایی را که نیاز به بهبود دارند یا عملکرد بهتری دارند، شناسایی کنند.
اهمیت KPI ها
KPIها به دلایل مختلفی برای سازمان ها حیاتی هستند. آنها راهی برای اندازه گیری عملکرد در برابر اهداف، شناسایی زمینه های بهبود و تصمیم گیری آگاهانه در مورد تخصیص منابع ارائه می دهند.
KPIها همچنین به نظارت بر عملکرد کسب و کار، مقایسه عملکرد با همتایان خود در صنعت و برجسته کردن زمینههایی که نیاز به بهبود یا شناسایی دارند کمک میکنند. با استفاده از KPI ها، سازمان ها می توانند با انجام اقدامات اصلاحی در مواقع لزوم و پرورش فرهنگ موفقیت، موفقیت را به حداکثر برسانند.
تفاوت شاخص های کلیدی عملکرد در مقابل معیارها
KPI و معیارها اغلب به جای یکدیگر استفاده می شوند، اما آنها دو اندازه گیری متفاوت هستند. متریک ها شاخص هایی هستند که عملکرد یک سازمان یا بخش را به طور کلی اندازه گیری می کنند. آنها بینشی در مورد روندهای کلی ارائه می دهند و می توانند برای ارزیابی عملکرد در طول زمان استفاده شوند.
از سوی دیگر، شاخص های کلیدی عملکرد مشخص تر و بر اهداف یا اهداف فردی متمرکز هستند. آنها پیشرفت به سمت یک هدف خاص را اندازه گیری می کنند و به مدیران کمک می کنند تا زمینه های نیاز به بهبود را شناسایی کنند.
انواع مختلف KPI
وقتی صحبت از KPI ها می شود، تفاوت های زیادی وجود دارد. این بخش برخی از تفاوت های اساسی در انواع KPI را توضیح می دهد تا درک بهتری از طبقه بندی های مختلف KPI به شما بدهد:
- KPIهای پیشرو در مقابل عقب ماندگی
- KPIهای عقب مانده و شاخص های عقب مانده
شاخصهای کلیدی عملکرد و شاخصهای عقبافتاده، عملکرد را پس از وقوع، بنابراین حال و گذشته اندازهگیری میکنند. آنها بینشی را در مورد آنچه قبلاً اتفاق افتاده ارائه می دهند و به سازمان ها کمک می کنند تا از اشتباهات خود بیاموزند.
اینها “معمولا” هستند زیرا از سایر معیارها عقب هستند و برای اندازه گیری نیاز به تحقق دارند – زیرا KPIهای عقب مانده فقط نتیجه را اندازه گیری می کنند.
نمونه هایی از KPIهای عقب مانده یا موخر:
- درآمد
- امتیاز خالص تبلیغ کننده (NPS)
- امتیاز رضایت مشتری (CSAT)
شاخص های کلیدی عملکرد و شاخص های پیشرو
KPIهای پیشرو KPIها و شاخصهایی هستند که بینشی از آنچه در آینده ممکن است رخ دهد را ارائه می دهند. این شاخصهای کلیدی عملکرد سایر معیارها را هدایت میکنند. شاخصهای پیشرو میتوانند نتایج آینده را پیشبینی کنند و مشکلات بالقوه را قبل از تبدیل شدن به مسائل مهم شناسایی کنند. نمونه هایی از KPI های پیشرو:
- _ درصد مشتریانی که برای قراردادهای 2 ساله ثبت نام می کنند
- _ درصد مشتریانی که افزونه ها را خریداری می کنند
- _ ارزش طول عمر مشتری (CLV)
- _ KPI ورودی در مقابل خروجی
- _ KPIهای ورودی
KPIهای ورودی منابع و تلاشهای مورد نیاز برای تولید یک خروجی یا نتیجه را اندازهگیری میکنند. آنها به سازمان ها کمک می کنند تا کارایی فرآیندها و عملیات خود را نظارت کنند. KPIهای ورودی معمولاً شاخصهای پیشرو هستند زیرا احتمال دستیابی به نتایج خاص را پیشبینی میکنند. نمونه هایی از KPIهای ورودی:
- _ تعداد تماس های فروش انجام شده
- _ مقدار پول سرمایه گذاری شده در کمپین های بازاریابی
- _ تعداد کارکنان آموزش دیده
KPIهای خروجی
KPIهای خروجی نتایج واقعی یا نتایج به دست آمده را اندازه گیری می کنند. آنها به سازمان ها کمک می کنند تا اثربخشی تلاش های خود را ارزیابی کنند. KPIهای خروجی نشانگرهای عقب مانده هستند زیرا نتایج را بعد از واقعیت اندازه گیری می کنند. نمونه هایی از KPIهای خروجی:
- _ درآمد فروش
- _ تعداد مشتریان جدید به دست آمده
- _ سهم بازار
KPIهای کمی
KPI های کمی شاخص های قابل اندازه گیری و عینی هستند که به صورت عددی بیان می شوند. آنها معمولاً برای ارزیابی عملکرد یک سازمان یا فرآیند خاص استفاده می شوند. نمونه هایی از KPI های کمی:
- _ نرخ رشد درآمد
- _ بازگشت سرمایه (ROI)
- _ هزینه هر خرید (CPA)
KPIهای سررسید
KPIهای بلوغ بلوغ یک سازمان یا فرآیند خاص را اندازه گیری می کنند. آنها شاخص های کیفی و ذهنی هستند که بینشی را در مورد سطح توسعه یا پیچیدگی، استراتژی یا فرآیند سازمان ارائه می دهند. نمونه هایی از KPIهای سررسید:
- _ رضایت کارکنان
- _ کیفیت خدمات به مشتریان
- _ قابلیت نوآوری
KPI های استراتژیک
KPIهای استراتژیک موفقیت اهداف و مقاصد بلند مدت یک سازمان را اندازه گیری می کنند. آنها بینشی را در مورد اینکه آیا سازمان در جهت درست حرکت می کند و به مأموریت کلی خود دست می یابد ارائه می دهند. نمونه هایی از KPI های استراتژیک:
- _ سهم بازار
- _ آگاهی از برند
- _ نرخ حفظ مشتری
KPIهای عملیاتی
KPIهای عملیاتی موفقیت عملیات روزانه یک سازمان را اندازه گیری می کنند. آنها بینشی را در مورد اینکه آیا سازمان به اهداف عملیاتی خود دست می یابد و به طور کارآمد اجرا می شود ارائه می دهند. نمونه هایی از KPI های عملیاتی:
- _ بهره وری تولید
- _ گردش موجودی
- _ نرخ انجام سفارش
KPIهای عملکردی
KPIهای عملکردی موفقیت یک بخش یا عملکرد خاص در یک سازمان را اندازه گیری می کنند. آنها بینشی را در مورد اینکه آیا یک بخش یا عملکرد به اهداف خود می رسد و به موفقیت کلی آن کمک می کند ارائه می دهند. نمونه هایی از KPIهای عملکردی:
- _ زمان پاسخگویی به خدمات مشتری
- _ نرخ حفظ منابع انسانی
- _ درصد آپتایم فناوری اطلاعات
مزایای KPI ها
KPI ها می توانند چندین مزیت را برای سازمان ها فراهم کنند. آنها می توانند به سازمان ها در پیگیری عملکرد، شناسایی مشکلات و حفظ مسئولیت پذیری کمک کنند. KPIها می توانند به کارکنان انگیزه دهند، تصمیم گیری را بهبود بخشند و اهداف را با استراتژی هماهنگ کنند. در اینجا برخی از مهم ترین مزایا ذکر شده است:
افزایش شفافیت و پاسخگویی KPIها: دیدگاهی عینی در مورد نحوه عملکرد بخش ها یا تیم ها در مقایسه با یکدیگر و سایر سازمان ها در همان صنعت به سازمان ها ارائه می دهند و در نتیجه شفافیت و مسئولیت پذیری را افزایش می دهند.
بهبود رضایت مشتری: با ردیابی رضایت مشتری از طریق KPIها مانند زمان پاسخگویی، تعداد مشکلات حل شده در هر جلسه یا میانگین زمان حل، کسب و کارها می توانند نیازها و انتظارات مشتری را بهتر درک کنند. این به آنها اجازه می دهد تا تصمیمات آگاهانه ای در مورد بهبود خدمات خود برای رضایت بیشتر مشتری بگیرند.
افزایش انگیزه و مشارکت: هنگامی که کارکنان می بینند که تلاش های آنها از طریق اهداف قابل دستیابی تعیین شده توسط KPI ها باعث ایجاد تفاوت در موفقیت سازمان می شود، انگیزه بیشتری پیدا می کنند و در دستیابی به آن اهداف مشارکت می کنند و به دلیل افزایش همکاری بین تیم ها منجر به بهبود عملکرد در سراسر بخش ها می شود.
رقابت پذیری و نوآوری افزایش یافته: با ارائه داده های بلادرنگ از ردیابی KPI که بازخورد مستمری را در مورد روندهایی مانند طول چرخه عمر محصول یا ابتکارات صرفه جویی در هزینه به دست می آورند، شرکت ها می توانند بهتر در مقابل رقبا قرار گیرند و در عین حال به بینش های عملی در زمینه هایی که نیاز به بهبود دارند دسترسی داشته باشند. کمک به پرورش فرهنگ نوآوری در شرکت که منجر به افزایش رقابت در کل می شود.
تصمیمگیری بهبودیافته بر اساس دادههای زمان واقعی KPIها: دادهها و بینشهای مورد نیاز را برای تصمیمگیریهای آگاهانه بر اساس نتایج واقعی به جای صرفاً احساس درونی یا روندهای صنعتی در اختیار سازمانها قرار میدهند که منجر به بهبود الگوهای تخصیص منابع، سطح بهرهوری تیم و عملیاتی میشود.
افزایش پاسخگویی و شفافیت: با اهداف و اهداف مشخص شده توسط KPI ها، سازمان ها می توانند اطمینان حاصل کنند که همه مسئول عملکرد خود هستند و زمانی که تیم ها به اهداف خود به سرعت یا کارآمد دست می یابند تا به کارکنان احساس موفقیت و پرورش فرهنگ موفقیت را تقویت کنند، موفقیت ها را تشخیص دهند.
ردیابی عملکرد پیشرفته و بهبود مستمر: با ردیابی عملکرد در طول زمان، کسبوکارها میتوانند از KPIها برای شناسایی روندها و الگوها استفاده کنند که با انجام تنظیمات و بهبود در صورت لزوم، منجر به کارایی بیشتر در آینده میشود. این کمک می کند تا اطمینان حاصل شود که سازمان ها دائماً برای تعالی و رشد مداوم تلاش می کنند.
چالش های KPI ها
چالشهای زیادی در فرآیند تعریف و اندازهگیری KPIها میتواند ایجاد شود. رایج ترین چالش ها عبارتند از:
اتکای بیش از حد به شاخصهای کلیدی عملکرد: شرکتها ممکن است در هنگام ارزیابی عملکرد خود بیش از حد به KPIها متکی شوند زیرا عواملی مانند رضایت مشتری یا روحیه کارکنان را در نظر نمیگیرند که ممکن است شاخصهای مهم موفقیت نیز باشند. اتکای بیش از حد می تواند منجر به فقدان انگیزه یا مشارکت در سازمان شود زیرا کارکنان احساس می کنند تلاش های آنها به اندازه کافی مورد تایید قرار نمی گیرد.
تعاریف ناسازگار KPI و روشهای اندازهگیری: تیمهای مختلف در سازمانها ممکن است نظرات متفاوتی در مورد اینکه دقیقاً چه چیزی یک شاخص کلیدی عملکرد را تشکیل میدهد یا چگونه باید اندازهگیری شود، داشته باشند. این می تواند باعث سردرگمی بین بخش ها در مورد اینکه کدام معیارها برای آنها اهمیت دارد. حفظ ثبات در بخشها هنگام تعریف و اندازهگیری KPIها برای اطمینان از اینکه همه برای رسیدن به یک هدف مشترک کار میکنند، ضروری است.
دشواری در انتخاب شاخص های کلیدی عملکرد مناسب: با معیارهای بسیار مختلف، تشخیص اینکه کدام یک واقعا برای موفقیتشان مهم است، برای کسب و کارها دشوار است. این امر مستلزم تجزیه و تحلیل دقیق از این است که چه مناطق خاصی نیاز به بهبود دارند و چگونه می توان آنها را در طول زمان با استفاده از KPIهای مناسب ردیابی کرد. علاوه بر این، KPIهای نامربوط بیش از حد می تواند منجر به اضافه بار اطلاعات شود و نتیجه گیری معنادار از داده های جمع آوری شده را برای تصمیم گیرندگان دشوار کند.
مسائل مربوط به کیفیت و در دسترس بودن داده ها: سازمان ها باید مطمئن شوند که داده های مورد استفاده برای ردیابی شاخص های کلیدی عملکرد دقیق، قابل اعتماد، به روز، قابل دسترسی برای همه ذینفعان مربوطه، ذخیره شده ایمن در صورت نیاز، و غیره است، در غیر این صورت خطر نتیجه گیری نادرست است. تصمیمات اشتباه بر اساس اطلاعات اشتباه
مقاومت در برابر تغییر و پیادهسازی: اگر یک شرکت بخواهد بخشها یا تیمهای آن شروع به ردیابی KPIهای جدید کنند، احتمالاً به دلیل بار کاری اضافی درک شده، مقاومتی از جانب کارمندان وجود خواهد داشت. این امر مستلزم ارتباط مناسب از سوی مدیریت است تا مشخص کند که چرا این معیارهای جدید ضروری هستند و چه مزایایی را برای همه درگیر خواهند داشت که اهمیت ردیابی این شاخص ها را درک کنند.
دقت و قابلیت اطمینان داده ها: داده های با کیفیت پایین می تواند منجر به نتایج نادرست هنگام ردیابی شاخص های عملکرد شود. بنابراین، شرکتها باید اطمینان حاصل کنند که منابع بهروز نگه داشته میشوند و اندازهگیریها به طور منظم انجام میشود تا بینشهای حاصل از آنها مرتبط باقی بماند.
اضافه بار KPI و اضافه بار اطلاعات: با تعداد بسیار زیادی شاخص های مختلف موجود، برای شرکت ها آسان است که تعداد زیادی KPI را به طور همزمان بدون تجزیه و تحلیل مناسب بررسی کنند. بار بیش از حد تصمیم گیرندگان را وادار می کند تا سعی کنند حجم وسیعی از داده ها را بدون هیچ جهت روشنی در مورد آنچه که در ابتدا نیاز به توجه دارد، درک کنند، در نتیجه سطوح استرس افزایش می یابد در حالی که سعی می کنند مشکلات را با استفاده از اطلاعات با کیفیت پایین حل کنند.
ناهماهنگی KPI با اهداف تجاری: حتی اگر شرکتها موفق به انتخاب شاخصهای عملکرد مناسب شوند، ممکن است نتوانند تمام جنبههایی را که به موفقیت کمک میکنند، به تصویر بکشند، زیرا گاهی اوقات اهداف را نمیتوان به راحتی در مقادیر عددی محاسبه کرد. زیرا چنین تنظیماتی به طور دوره ای انجام می شود تا اطمینان حاصل شود که همسویی با اهداف کلی تعیین شده توسط مدیریت به طور دقیق شرایط فعلی یا انتظارات مشتری را منعکس می کند.
دشواری اندازهگیری نتایج و پیامدهای نامشهود: همه مزایای مربوط به اتخاذ شاخصهای کلیدی عملکرد را نمیتوان به راحتی به صورت عددی اندازهگیری کرد یا از طریق نقاط دادهای مانند رضایت مشتری یا روحیه کارکنان ردیابی کرد.
شرکتها باید خارج از روشهای سنتی فکر کنند تا راههای خلاقانهای برای نظارت بر پیشرفت در حوزههای نرمتر مانند آگاهی از برند یا رشد سهم بازار ابداع کنند. به دست آوردن موثر ارزش تولید شده از این فعالیت ها در طول زمان به رهبران این امکان را می دهد تا تصمیمات آگاهانه تری در مورد سرمایه گذاری های آتی، آموزش منابع و غیره بگیرند.
نحوه توسعه و پیاده سازی KPI ها
چندین راه برای توسعه KPIهای مناسب و اطمینان از اجرای آنها وجود دارد. در اینجا مجموعه ای استاندارد از مراحل برای کمک به شما برای شروع آورده شده است:
اهداف سازمانی خود را تعریف کنید: اهداف مشخصی را در سازمان برای هر بخش ایجاد کنید و همچنین عملکردی داشته باشید تا ببینید کدام موضوعات نیاز به همسویی و ردیابی دارند.
نحوه استفاده از KPI ها را تعریف کنید: با افرادی که از گزارش KPI استفاده می کنند صحبت کنید تا بدانید که آنها می خواهند به چه چیزی دست پیدا کنند و چگونه از آنها استفاده خواهند کرد. درک واضح به شما کمک می کند KPIهای مرتبط و ارزشمند را برای کاربران تجاری تعریف کنید.
آنها را به اهداف استراتژیک یا بخش گره بزنید: اگر KPI های شما با آنچه می خواهید در کسب و کار خود به دست آورید مرتبط نباشد، وقت خود را تلف می کنید. در حالی که آنها ممکن است با یک عملکرد تجاری خاص مانند منابع انسانی یا بازاریابی مرتبط باشند، هر شاخص عملکرد کلیدی باید مستقیماً با اهداف کلی کسب و کار شما مرتبط باشد.
KPIهای هوشمند را فرموله کنید: مؤثرترین KPIها از فرمول اثبات شده SMART پیروی می کنند. لطفاً مطمئن شوید که آنها خاص، قابل اندازه گیری، قابل دستیابی، واقع بینانه و محدود به زمان هستند. برخی از مثالها عبارتند از: «افزایش فروش به میزان 5 درصد در هر سه ماهه» یا «کاهش ضایعات تا 10 درصد در 12 ماه آینده».
آموزش در مورد KPI: همه افراد در سازمان باید KPIهای شما را درک کنند تا بتوانند بر اساس آنها عمل کنند. به همین دلیل است که سواد داده بسیار حیاتی است و هر کس درک مرتبطی از KPI برای عملکرد و بخش خود دارد.
KPIها را به همه ذینفعان منتقل کنید: اطمینان حاصل کنید که همه سهامداران، به ویژه تصمیم گیرندگان، از KPIهای شما آگاه هستند و اهمیت آنها را در دستیابی به نتایج مورد نظر درک می کنند. اما این به این معنی نیست که همه به همه KPI ها دسترسی داشته باشند. منتخب باشید و به همه اجازه دهید به KPIهایی که می توانند برای دستیابی به اهداف شغلی، عملکرد یا بخش خود به بهترین نحو استفاده کنند، دسترسی داشته باشند.
تکرارهای منظم را برنامه ریزی کنید: با تغییر کسب و کار و مشتریان شما، ممکن است لازم باشد شاخص های کلیدی عملکرد خود را بازبینی کنید. شاید برخی دیگر مرتبط نباشند، یا باید بر اساس عملکرد تنظیم کنید. مطمئن شوید که قصد دارید در صورت لزوم شاخص های کلیدی عملکرد را ارزیابی کرده و تغییراتی در آنها ایجاد کنید.
ایجاد یک سیستم ردیابی و گزارش KPI : هنگامی که KPI های خود را شناسایی کردید، یافتن راهی برای نظارت و اندازه گیری پیشرفت ضروری است. این می تواند به سادگی یک برگه اکسل یا ابزارهای پیچیده برای گزارش و تجزیه و تحلیل باشد. نکته کلیدی این است که اطمینان حاصل کنید که داده های صحیح را در زمان مناسب برای تجسم عملکرد در برابر اهداف در دسترس دارید.
از اضافه بار KPI اجتناب کنید: با وجود صدها KPI برای ردیابی، ممکن است تصمیمات، مدیریت یا کارمندان را با KPI بارگذاری کنید. سعی کنید بیشتر KPIها را کاهش دهید و روی مهمترین آنها تمرکز کنید. به خاطر داشته باشید: شاید 2-3 KPI برای ارائه 80 درصد تصویر لازم باشد، اما برای به دست آوردن 95 درصد از کل تصویر به 100 KPI نیاز دارید. بنابراین بهتر است روی 2-3 تمرکز کنید که سوزن را بیشتر حرکت می دهد.
در پایان
KPI برای کسب و کارهایی که علاقه مند به دستیابی به اهداف خود و محرک رشد هستند، ضروری است. یک شاخص عملکرد کلیدی (KPI) پیشرفت به سمت یک هدف یا هدف تجاری از پیش تعریف شده را اندازه گیری می کند، که چگونه باید از آن استفاده کرد.
برای سازمانهایی که به دنبال اجرای موفقیتآمیز KPI هستند، بسیار مهم است که با تعیین اهداف روشن و جمعآوری نقاط داده مناسب شروع کنند تا بتوانید نتایج آنها را به دقت اندازهگیری کنید. شاخصهای کلیدی کلیدی هوشمند (SMART KPI) بهویژه مفید هستند زیرا معیارهای ملموسی دارند که ردیابی عملکرد در برابر اهداف را آسانتر میکند.
نمونههایی از KPIهای هوشمند عبارتند از: «افزایش فروش به میزان 5 درصد در هر سه ماهه» یا «افزایش امتیاز خالص تبلیغکننده 25 درصد طی سه سال آینده». همچنین ضروری است که اطمینان حاصل شود که همه افراد در سازمان KPIهای شما را درک می کنند تا بتوانند به طور مؤثر بر روی آنها عمل کنند.
به همین دلیل است که سواد داده ای اساسی است. اطمینان حاصل کنید که همه ذینفعان شاخص های کلیدی عملکرد را می شناسند و اهمیت آنها را در دستیابی به نتایج مطلوب درک می کنند. به همه اجازه ندهید به همه KPIها دسترسی داشته باشند – فقط آنهایی را انتخاب کنید که برای نقش شغلی، عملکرد یا بخش هر فرد مفیدتر هستند.
همچنین با تغییر نیازهای کسب و کار و تقاضای مشتری که ممکن است نیاز به تغییر در شاخص های عملکرد کلیدی خاص داشته باشد، لازم است تکرارهای منظم برنامه ریزی شود. به ایجاد یک سیستم ردیابی KPI با استفاده از برگه اکسل یا ابزارهای تحلیل پیچیده برای گزارش فکر کنید.
این تضمین می کند که در هر زمان داده های صحیحی را در دسترس دارید تا بتوانید عملکرد در برابر اهداف را با وضوح بیشتری تجسم کنید. اجرای موثر KPIها مستلزم تفکر استراتژیک از سوی همه طرفهای درگیر و اجتناب از اضافه بار KPI است. به جای اینکه خود را با صدها KPI پر کنید که ممکن است کاملاً ضروری نباشند، فقط روی 3 تا 10 KPI مهم تمرکز کنید که بیشترین حرکت را دارند.
برای دیده شدن و جذب مشتری بیشتر کنارتان هستیم
یکی از راه های دیده شدن بیشتر و پی رو آن فروش بیشتر، تبلیغات درست و خلاقانه است. برای این کار ما در کنارتان هستیم
بهتر است کار تبلیغات پولی خود را با یکی از شرکت های قابل اعتماد و مطمئن مانند آژانس تبلیغات دیجیتال مگنت انجام دهید. چرا که تیم ما با تجربه چندین ساله ایی که در این زمینه دارد می تواند بهترین بازدهی را با هرینه مناسب انجام دهد.
ما در آژانس تبلیغات اینترنتی مگنت طیف گستردهای از خدمات بازاریابی را ارائه میدهیم مانند :
- خدمات تبلیغاتی وب
- خدمات تبلیغات موبایلی
- تبلیغات در سایت های پر بازدید
- تبلیغات اپ استور مایکت
- خدمات تبلیغات در شبکه های اجتماعی
- تبلیغات اپ استور های ایرانی
- خدمات تبلیغات درون اپ و درون برنامه ای
- تبلیغات در کافه بازار
- خدمات تبلیغات گوگل
خدمات ۳۶۰ درجه ما میتواند در راهاندازی و طراحی کمپین تبلیغاتی به کمک شما بیاید.
مشاوره و راهبری، استراتژی و برنامهریزی، خلاقیت و ایدهپردازی، طراحی کمپینهای تبلیغاتی و انتشار آنها در کانالهای مناسب، مهمترین رویکردی است که در تبلیغات ۳۶۰ درجه آژانس مگنت وجود دارد
بیشتر بخوانید:
همه آنچه باید درباره بازاریابی عملگرا یا پرفورمنس مارکتینگ بدانیم!