احتمالا اصطلاح بازاریابی ویروسی به گوشتان خورده است و خودتان نیز در معرض آن قرار گرفتهاید.
برای مثال زمانی است که خبر یک آتشسوزی به سرعت پخش میشود و همه در مورد آن صحبت میکنند و خبار مرتبط با آن را برای یکدیگر میفرستند، نمونهای از ویروسی شدن است.
معمولا هر برندی صرف نظر از این که در چه حوزهای کار میکند، علاقهمند است که اخبار مثبت مربوط به کسب و کارش به همین شکل ویروسی منتشر شود.
اما سوال مهمی شکل میگیرد که آیا ویروسی شدن تصادفی اتفاق میافتد یا باید برای آن برنامهریزی کرد؟
فهرست مطالب بازاریابی ویروسی
بازاریابی ویروسی چیست؟
بازاریابی ویروسی نوعی از کمپین بازاریابی است که زمانی رخ میدهد که یک فرد یا برند محتوایی قابل اشتراک گذاری تولید میکند که مردم بتوانند با آن ارتباط برقرار کنند و خود مخاطب ابزاری برای انتشار آن میشود.
محتواهای تولید شده اگر برای مخاطب جذاب باشد از طریق بازاریابی دهان به دهان در شبکه های اجتماعی، اطلاعات در مورد یک محصول یا خدمات را منتشر میکنند.
نکته جالب در مورد بازاریابی ویروسی این است که خود مشتریان خبر را منتشر میکنند. اما وقتی این کار توسط مشتریان انجام میشود، چه اتفاقی میافتد؟
وقتی محصول یک شرکت ویروسی میشود، افزایش قابل توجهی در تعامل آن در رسانههای اجتماعی، آگاهی از برند و فروش مشاهده میشود که همین دستاورد، هدف نهایی یک کمپین تبلیغاتی ویروسی است.
در بازاریابی ویروسی صاحب برند چه کاری باید انجام دهد؟
اگر در بازاریابی ویروسی همهی کارها را مشتریان و مخاطبان انجام میدهند، شما باید چه کار کنید؟ دو بخش مهم وجود دارد که باید صاحب برند بازی کند:
۱) محتوایی را تولید کنید که ارزش و جذابیت اشتراک گذاری داشته باشد، مانند ویدیو، تصویر
یک مثال خوب از یک تلاش موفق بازاریابی ویروسی، #shotoniphone اپل است که در سال 2014 شروع شد و تا به امروز فعال است.
این هشتگ تنها در اینستاگرام بیش از 25 میلیون پست دارد و همچنان در حال افزایش است. این کمپین به حدی محبوب شده است که سایر برندها از آن برای تبلیغ دوربین گوشی خود استفاده میکنند.
اپل از تصاویر سری Shot on iPhone برای بیلبوردها، تبلیغات تلویزیونی و تبلیغات چاپی استفاده میکند و حتی برندگان را از کمپین انتخاب کردند. این راه برای آگاهی بیشتر برای مخاطبان به صورت آفلاین و آنلاین از جمله افزایش فروش است.
۲) در مورد محصولی که ویروسی شده صحبت کنید
آیا بازاریابی ویروسی با بازاریابی دهان به دهان به یک شکل عمل میکنند؟ جواب کوتاه، نه است. تفاوت اصلی بین بازاریابی ویروسی و بازاریابی دهان به دهان در میزان اشتراک گذاری محتوای قابل اشتراک گذاری است.
بازاریابی دهان به دهان زمانی است که یک مصرف کننده جزئیات محصول یا خدمات شما را با همتایان خود به اشتراک میگذارد.
بازاریابی دهان به دهان معمولً با صدای بلند شروع می شود اما پس از اولین موج از تبلیغات محو میشود. به بیان ساده، مردم به دلیل ارزشی که از یک محصول میگیرند، مشارکت میکنند.
از سوی دیگر، بازاریابی ویروسی شامل به اشتراک گذاری محصول شما توسط مصرف کننده نیز میشود و وابسته به موج ابتدایی تبلیغات یک محصول نیست. چرا که مصرفکنندگان از محصول شما ارزش میگیرند، به منافع آن علاقه مند میشوند و در نتیجه آن را دوستان خود به اشتراک میگذارند.
نکته دیگری که قابل ذکر است این است که برندها بر تاکتیکهای بازاریابی مختلف بازاریابی دهان به دهان کنترل دارند اما برای تکنیکهای بازاریابی ویروسی، کنترل کمتری وجود دارد و بازاریابان فقط میتوانند شانس خود را برای ویروسی شدن محصول خود افزایش دهند.
چرا بازاریابی ویروسی مهم است؟
بازاریابی ویروسی گزینه خوبی برای برندهایی است که میخواهند محصول خود را به جمعیتی بالا منتقل کنند. در واقع، 82 درصد از کسب و کارهای آنلاین از تبلیغات شفاهی برای افزایش آگاهی برند خود استفاده میکنند. اما چرا بازاریابی ویروسی مهم است.
توجه مردم را جلب میکند: بازاریابی ویروسی جلب توجه مخاطبان را برای شما آسان میکند. همان طور که در بالا گفته شد، کاری که باید انجام دهید این است که محتوایی ایجاد کنید که برای مخاطبان شما جذاب باشد و آن را در پلتفرم های مختلف تبلیغ کنید.
دلیل اصلی اینکه بازاریابی ویروسی میتواند به ویروسی شدن محتوای شما کمک کند این است که دیگران آن را به اشتراک می گذارند و آمار نشان میدهد که 92 درصد از مصرف کنندگان به توصیه های افراد نزدیک به آنها اعتماد دارند.
این به این معناست که توجه افراد بیشتر به پست ویروسی جلب میشود زیرا از طرف همسالان آنها به دستشان میرسد.
هزینههای تبلیغات مقرون به صرفه: کمپینهای ویروسی برای برندها، کسب و کارهای کوچک یا استارت آپهایی که هزینه تبلیغات بازاریابی زیادی ندارند، مقرون به صرفه هستند.
شما با هزینههای نسبتا پایین آگاهی بیشتری از برند، تعامل در شبکه های رسانههای اجتماعی خود و فروش بیشتری دریافت میکنید.
زیرا کار سخت اطلاع رسانی در مورد محصول یا خدمات شما توسط مصرف کنندگان انجام میشود. هزینه اصلی مرتبط با بازاریابی ویروسی هزینه ایجاد محتوا و تبلیغ آن است. همچنی لحظهای که شروع میشود، سریع اجرا میشود.
به برند شما اعتبار بیشتری میبخشد: با افزایش علاقه افراد به کمپین و صحبت کردن در مورد برند شما، اعتبار در بین مخاطبان هدف شما افزایش می یابد. به عبارت دیگر، آنها اعتماد دارند که برند شما اصیل است و این به نوبه خود باعث افزایش شناخت محصول یا خدمات شما می شود.
محتوای ویروسی زمانی که کاربران آن را هنگام اجرای کمپینهای بازاریابی رسانههای اجتماعی یا آپلود یک پست در وب سایت خود مشاهده میکنند، مانند مهر اعتماد خواهد بود. به این ترتیب، برند شما هر بار تعامل بهتری در سایتهای اجتماعی خود پیدا میکند و ترافیک بیشتری به وبسایت میرسد.
دسترسی بیشتر: آیا میخواهید افراد بیشتری از محصول یا خدمات برند شما آگاه شوند؟ اگر بله، بازاریابی ویروسی میتواند برند شما را در مقابل تعداد زیادی از مشتریان بالقوه قرار دهد.
یک پیام واحد میتواند پیام را فراتر از آنچه پیشبینی میکردید منتشر کند. ممکن است به نظر برسد که در ابتدا هیچ اتفاقی نمی افتد، اما به سرعت فراتر از موج اول تبلیغات گسترش می یابد که به کسب و کار شما دید بهتری می دهد و اگر محتوای شما بتواند به اندازه کافی احساسات مخاطبان را برانگیزد، دسترسی در نهایت منجر به رشد برند شما خواهد شد. محتوای ویروسی بهتر از تبلیغات پولی میتواند به افراد بیشتری دسترسی پیدا کند.
برای مخاطبان جذاب هستند: می دانید که وقتی در حال مرور هستید، تبلیغات روی صفحه نمایش شما ظاهر میشود چقدر خسته کننده است. همه به نوعی آرزو میکنند که دیگر با تبلیغات روبهرو نشوند و محتوای ویروسی این آرزو را برآورده میکند.
در واقع، مردم تماشای آن را دوست دارند زیرا ارزش اشتراک گذاری دارد. این تبلیغی است که به عنوان آگهی ثبت نمیشود و این یکی از مواردی است که آن را دوست داشتنی میکند.
انواع کمپینهای بازاریابی ویروسی
بازاریابی ویروسی از این جهت که میتواند تعداد مشتریان شما را به شدت افزایش دهد، یکی از موثرترین کمپینهای بازاریابی موجود است.
افرادی در داخل و خارج از برند شما هستند که برای شرکت شما بازاریابی میکنند. هر بازاریاب یا صاحب برند مطمئنا از این ایده که پیام خود به طور تصاعدی منتشر میشود، لذت میبرد. اما کمپینهای بازاریابی ویروسی چند نوع هستند؟
۱. بازاریابی ویروسی ارگانیک
بازاریابی ویروسی ارگانیک زمانی اتفاق می افتد که یک پیام به صورت تصاعدی منتشر میشود بدون اینکه بازاریاب آن را به حرکت درآورد.
در برخی موارد، این یک پیام مثبت در اطراف برند است و در برخی مواقع پیامی منفی است. نکته این است که وقتی یک کمپین ویروسی ارگانیک موفقیت آمیز است، برندها مجبور نیستند برای ایجاد اعتبار برند هزینه کنند. برای شروع، مصرفکنندگان میتوانند با محتوای مورد نظر ارتباط برقرار کنند زیرا تعامل بین مصرف کنندگان به تنهایی صورت میگیرد.
شما فقط باید مایل باشید که ارتباط با مخاطب را نگه دارید. یادتان باشد بازاریابی ویروسی ارگانیک برنامه ریزی نشده است.
۲. بازاریابی ویروسی کنترل شده
نوع دوم استراتژی بازاریابی ویروسی که در مورد آن صحبت می کنیم، بازاریابی کنترل شده است که به آن کمپین ارگانیک نیز گفته میشود.
به بیانی دیگر شما بر این کمپین کنترل دارید. به طور خاص، بازاریابان میتوانند با تعیین اهدافی که میخواهند به آن برسند، از جمله روشی که میخواهند پیام ویروسی را منتقل کنند، کمپین را برنامهریزی کنند. به غیر از برنامهریزی چگونگی پیش رفتن کمپین، بازاریابان میتوانند نتایج تبلیغات ویروسی تقویت شده را ردیابی کنند.
چهار روش بازاریابی ویروسی
نتایج حاصل از بازاریابی ویروسی گاهی اوقات ممکن است به نظر برسد که جادو در کار بوده است اما جادویی وجود ندارد و باید راه و روش آن را یاد بگیرید.
بازاریابی ویروسی راهی موثر برای گسترش آگاهی در مورد محصول یا خدمات برند شما است، اما یادتان باشد که تولید محتوای ویروسی میتواند تا حدودی چالش برانگیز باشد پس بهتر است موارد زیر را رعایت کنید:
۱. درگیر شدن مخاطب با منبع انتشار
زمینهای که محتوای شما از آن منتشر میشود بسیار مهم است و میتواند به جرقه زدن حس کنجکاوی در ذهن کاربران شما کمک کند. یک پیج و صفحه منتشر کننده تاریخ انتشار محتوای شما را مشخص میکند و مواردی دیگر که میتواند مخاطب شما را به مخاطبی همیشگی تبدیل کند.
۲. ارجاعات
یکی دیگر از نمونه های بازاریابی ویروسی، کمپین ارجاع است. بازاریابی ارجاعی از دهان به دهان مشتریان استفاده میکند تا برند شما را ویروسی کند. شما به کاربران جوایز یا مشوقهایی ارائه میدهید که آنها را تشویق میکند هر پیامی را که میخواهید به آنها منتقل کنند به اشتراک بگذارند.
۳. معماها
راه دیگر برای ویروسی شدن برندتان، معما است. احتمالا از خود میپرسید که چه فایدهای دارد؟
طرح بازی و معما میتواند مشتریان را با شما درگیر کند. آنها را مشغول نگه میدارد و آنها را تشویق میکند که در وب سایت یا صفحه رسانه های اجتماعی شما بمانند.
۴. قصهگویی
همه مردم داستان دوست دارند و اگر داستان شما به درستی طراحی و نوشته شود باعث ویروسی شدن برند شما میشود. تحقیقات نشان میدهد، مردم داستانها را ۲۲ برابر بیشتر از واقعیتها و ارقام به خاطر میآورند. به عبارت ساده، آنها می توانند تعامل و نرخ تبدیل شما را افزایش دهند.
چند نمونه بازاریابی ویروسی
بیایید به چند نمونه بازاریابی ویروسی نگاه کنیم تا با فرآیندهای بازاریابی ویروسی آشنا شویم.
KFC
در سال 2018 KFC در استرالیا مسابقهای را در فیس بوک برگزار کرد تا بفهمد بزرگترین طرفدار KFC کیست. سوپر فن جایزه را میبرد. این کمپین ویروسی توجه زیادی را به فیس بوک و سایر صفحات رسانه های اجتماعی خود جلب کرد.
بنابراین، چگونه برنده موفق شد 100 دلار غذای KFC در هفته تامین کند؟
با خالکوبی لوگوی KFC روی پایش! این برند تلاش کرد با ایجاد این کمپین توجهات بسیاری را به خود جلب کند و بسیاری از افراد درباره آن صحبت کنند. برای KFC، کل هزینه کمپین فقط 5200 دلار بود، اما این برند به تعداد زیادی مشتری در استرالیا دست پیدا کرد.
Spotify
شاید با Spotify Wrapped آشنا باشید. اما چگونه به یک روند ویروسی تبدیل شد؟
Spotify یک ایمیل برای همه کاربران Spotify که واجد شرایط هستند، در پایان سال ارسال میکند. Spotify Wrapped یک نمای کلی شخصی از آهنگها، هنرمندان، ژانرها و پادکستهایی است که فرد در آن سال بیشتر به آنها گوش داده است.
سپس Spotify فرد را تشویق میکند تا این بررسی پیچیده را فرد در پلتفرمهای رسانههای اجتماعی با دوستان خود به اشتراک بگذارد. به طور معمول، Spotify هر ساله پس از به اشتراک گذاشتن Spotify Wrapped خود در پلتفرمهای رسانههای اجتماعی، شاهد افزایش دانلود اپلیکیشنهای فروشگاهی است.
ویروسی بودن Spotify Wrapped را میتوان در درجه اول به سطح شخصی سازی کمپین نسبت داد.
PUMA
برند پوما زمانی که کایلی جنر را به عنوان یکی از سفیران برند خود انتخاب کرد، در توییتر با واکنش های شدید مواجه شد.
به عنوان یک برند ورزشی، پوما در تلاش بود کفش های ورزشی و لباس ورزشی جدید خود را تبلیغ کند، اما یک فرد غیر متعارف را به عنوان سفیر برند انتخاب کرد.
در دو کمپین جداگانه، دو و میدانی و بسکتبال، جنر به دلیل موضع گیری، نحوه قرار دادن شانه، نگه داشتن توپ و غیره مورد انتقاد قرار گرفت.
در نتیجه، هنگام انتخاب فرد نامناسب برای کمپین، این شیرین کاریهای بازاریابی میتوانند به سرعت غیرواقعی شوند. کایلی جنر با نام کامل کایلی کریستن جنر مدل، هنرپیشه، کارآفرین و شخصیت شبکههای اجتماعی است.
برای دیده شدن و جذب مشتری بیشتر کنارتان هستیم
یکی از راه های دیده شدن بیشتر و پی رو آن فروش بیشتر، تبلیغات درست و خلاقانه است. برای این کار ما در کنارتان هستیم
بهتر است کار تبلیغات پولی خود را با یکی از شرکت های قابل اعتماد و مطمئن مانند آژانس تبلیغات دیجیتال مگنت انجام دهید. چرا که تیم ما با تجربه چندین ساله ایی که در این زمینه دارد می تواند بهترین بازدهی را با هرینه مناسب انجام دهد.
ما در آژانس تبلیغات اینترنتی مگنت طیف گستردهای از خدمات بازاریابی را ارائه میدهیم مانند :
- تبلیغات در سطح وب
- تبلیغات گسترده موبایلی
- تبلیغات در سایت های پر بازدید
- تبلیغات اپ استور مایکت
- تبلیغات در شبکه های اجتماعی
- تبلیغات اپ استور های ایرانی
- تبلیغات درون اپ ها و درون برنامه ای
- تبلیغات در کافه بازار
- تبلیغات گوگل ادوردز
خدمات ۳۶۰ درجه ما میتواند در راهاندازی و طراحی کمپین تبلیغاتی به کمک شما بیاید.
مشاوره و راهبری، استراتژی و برنامهریزی، خلاقیت و ایدهپردازی، طراحی کمپینهای تبلیغاتی و انتشار آنها در کانالهای مناسب، مهمترین رویکردی است که در تبلیغات ۳۶۰ درجه آژانس مگنت وجود دارد
بیشتر بخوانید :
بازاریابی آنلاین (اینترنتی) چیست؛ مزایا، ابزارها و نحوه شروع
بازاریابی قطره ای یا drip marketing چیست؟
بازاریابی برونگرا(outbound marketing) چیست؟